پس از معرفی مسعود فیاضی از سوی رییس دولت سیزدهم به عنوان گزینه وزارت آموزش و پرورش یکی از نخستین واکنش‌ها از سوی تشکل‌های معلمی شکل گرفت، تشکل‌هایی که برخی شناخته‌شده و برخی هم چندان برای جامعه معلمان شناخته‌شده نیستند و برخی هم فقط به نام‌هایی شناخته می‌شوند که آن نام‌ها بیش از تشکل شهرت دارد. اما به‌طور کلی تشکل‌هایی که در مخالفت یا موافقت با مسعود فیاضی موضع گرفته‌اند به دو دسته تشکل‌های اصلاح‌طلب و اصولگرا تقسیم می‌شوند و بیشتر هم رنگ و بوی سیاسی دارند تا صنفی، لذا توجه به مواضع این دو دسته از تشکل‌ها بیشتر می‌تواند بر مبنای تحلیل سیاسی باشد تا زاویه‌ای صنفی، هر چند که همه این تشکل‌ها هم به یک نسبت سیاسی نیستند و عملکرد برخی از آنها نشان می‌دهد با دو بال صنف و سیاست در حال کنشگری در عرصه عمومی هستند. صرف‌نظر از این تقسیم‌بندی، مهم این است که این دو دسته از تشکل‌ها دو چهره متضاد از مسعود فیاضی ارایه می‌دهند که در هر صورت یکی از این دو چهره با واقعیت رزومه و کارنامه گزینه پیشنهادی آقای رییسی سازگار است. تشکل‌های اصولگرا ایشان را فردی تحول‌خواه و از جنس آموزش و پرورش و آشنا با واقعیت‌های این دستگاه دانسته و تشکل‌های اصلاح‌طلب هم مسعود فیاضی را فردی ایدئولوژیک و نامناسب و ناآشنا با دستگاه تعلیم و تربیت عمومی کشور می‌دانند و نگرانی شدید خود را از قرار گرفتن وی در راس این دستگاه اعلام کرده‌اند.

اینکه کدام‌یک از این دو تصویر به واقعیت نزدیک است تشخیصش چندان مشکل نیست چرا که با جست‌وجوی ساده در کارنامه و رزومه گزینه پیشنهادی می‌شود، فهمید که فیاضی از چه جنسی است و شاید هر دو دسته به درستی با ایشان مخالفت یا موافقت می‌کنند و از منظر اصولگرایی او می‌تواند تحولاتی را در راستای اندیشه‌ها و نگرش‌های خود و دوستان همفکرش ایجاد نماید و از جنس همان آموزش و پرورشی است که آنها می‌پسندند و از منظر تشکل‌های اصلاح‌طلب نیز تصویر ارایه‌شده درست به نظر می‌رسد و این چهره جوان و انقلابی و درس‌خوانده حوزه، دلبسته ایدئولوژی خاصی است که کارنامه‌اش نشان می‌دهد به‌شدت به آن پایبند است و از جنس و متناسب با آموزش و پرورش مدرن و حرفه‌ای مورد نظر اصلاح‌طلبان نیست. حال اگر از منظر حرفه‌ای بخواهیم وزن مسعود فیاضی را در ترازوی تشکل‌ها بسنجیم بی‌تردید باید وزن شاخص‌هایی را ارزیابی نمود که نظام آموزشی را روی ریل کارآمدی قرار دهد شاخص‌هایی که موجب شود تا حق دانش‌آموزان و مطالبه والدین و خواسته‌های فرهنگیان محقق شود، در واقع اگر وظیفه آموزش و پرورش را ارایه خدمات آموزشی و پرورشی بدانیم که در نتیجه آن کودکان و نوجوانان استعدادهای‌شان شکوفا و توان آنها برای زیست فردی و جمعی به عنوان یک شهروند و سرمایه ملی افزایش یابد، آنگاه می‌توان گفت کفه ترازوی سنجش شایستگی فیاضی برای تصدی وزارت آموزش و پرورش به کدام سمت سنگینی می‌کند و در این شرایط است که مخالفت یا موافقت هر فرد یا جریانی معنای دقیق‌تری پیدا خواهد کرد؛ چیزی که انتظار می‌رود در فرآیند بررسی صلاحیت وی، نمایندگان مجلس بیش از همه بر آن تمرکز داشته باشند.

منبع:روزنامه اعتماد 23 آبان 1400 خورشیدی