مطالب

بیایید روز معلم را نه به یک روز “نمادین” بلکه  به نقطه آغازی برای “همصدایی و اقدام جمعی” تبدیل کنیم

صندوق ذخیره باید تحت مدیریت و نظارت اعضا باشد/نظارت حراستی و امنیتی و اطلاعاتی مغایر با اساسنامه است

راند دوم در رم

راند اول دیپلماسی

متن کامل سخنان خاتمی در دیدار با منتخبین کنگره سازمان معلمان ایران

  • ورود به سایت
  • عضویت
دوشنبه اردیبهشت ۲۲, ۱۴۰۴
  • صفحه اصلی
  • اخبار
    • اخبار استانها
  • سازمان
    • واحدهای ده گانه
      • واحد مالی پشتیبانی
      • واحد آموزش
      • واحد اجتماعی
      • واحد پژوهش ونوآوری
      • واحد توسعه و تشکیلات
      • واحد جوانان و دانشجویی
      • واحد حقوقی
      • واحد رسانه وارتباطات
      • واحد طرح وبرنامه
      • واحد سیاسی
    • اساسنامه و مرام‌نامه
    • جلسات شورای مرکزی
    • اطلاعیه‌های سازمان
    • بیانیه‌ها
    • معرفی اعضای ارکان سازمان
    • فرم عضویت در سازمان
  • گفتگو
  • گزارش
  • یادداشت
  • دیدگاه
  • تشکل ها
  • گالری
    • گالری تصاویر
    • گالری فیلم
  • انتخاب سردبیر
  • باشگاه معلمان
  • پیشخوان روزنامه ها
 تحلیلی اجتماعی پیرامون خودکشی دختران دانش‌آموز
انتخاب سردبیر دیدگاه

تحلیلی اجتماعی پیرامون خودکشی دختران دانش‌آموز

آبان ۲۶, ۱۴۰۳ 95 0نظر
image_pdfimage_print

عالیه شکربیگی

این روزها مرتب اخباری می‌شنویم که گویای درهم‌ریختگی کارکرد نظام آموزش و پرورش است . به عنوان مثال: 
– آرزو خاوری نوجوان 16‌ساله و دانش‌آموز کلاس نهم پس از برخورد و فشار مدیر مدرسه و تهدید به اخراج، خودکشی کرد و جان باخت.
– خودکشی دانش‌آموزان به دلیل سلطه زبان خشونت در سال‌های پیش هم سابقه دارد و سوال و سوالاتی در این ارتباط قابل طرح است که: 
–  چرا نهاد مدرسه از کارکرد اصلی خود یعنی «تعلیم و تربیت» فاصله گرفته و به دنبال خشونت‌زایی است؟ و اساسا آیا ساختار «جنسیت‌زدگی» جایگزین ساختار تعلیم و تربیت و انسان‌سازی در مدارس و نهاد آموزش شده است؟  چرا و چگونه نهاد مدرسه به گونه‌ای عمل می‌کند که دانش‌آموز به جای یادگیری کارجمعی، تعامل و همکاری در این بستر، تفردگرایی را یاد می‌گیرد و در زمان بحران به جای استفاده از مهارت‌های مقابله‌ای با عامل بحران‌زا به سوی افسردگی و خودکشی می‌رود؟ آیا در مدارس، مدیران و مسوولان مرتبط، زبان گفت‌وگو را با دانش‌آموزان قطع کرده‌اند؟ آیا کارکرد مدارس به مادی‌گرایی آموزشی منجر شده است؟ و کارش پرورش انسان‌هایی فردگرا، رقابت‌گرا، مادی‌گرا و خشن است؟ و به نوعی مدارس ما دارند فاصله طبقاتی را تشدید می‌کنند و به فاصله‌های معرفتی و شناختی در حوزه علوم انسانی و علوم پایه دامن می‌زنند و سال‌هاست که کارکرد آنها در این جهت حرکت می‌کند. و برای دوری از این بستر نابرابر چه باید کرد؟ آیا نهادهای تربیتی چون نهاد خانواده و آموزش و پرورش دچار دوگانگی و چندگانگی در تعاملات پرورشی و تربیتی دانش‌آموزان شده‌اند؟ این سوال‌ها و ده‌ها سوال دیگر در ارتباط با نهاد آموزش و پرورش قابل طرح است که به نوعی گویای ناکارآمدی کارکردی این نهاد است. وقتی دانش‌آموز در رویارویی با یک برخورد تنش‌زا، به سوی خودکشی می‌رود، این گویای «تنهایی دانش‌آموزان» در مدارس است و مسوولان به جای توجه به تربیت و تعلیم درست و سالم، گونه‌های مختلف رفتارهای خشن با دانش‌آموزان علی‌الخصوص دردوران نوجوانی که حساس‌ترین دوران زندگی انسان است را در پیش گرفته و نتیجه این می‌شود که نوجوان و جوان دانش‌آموز نه امیدی در مدرسه دارد و نه همدلی در خانه و خانواده و خود تصمیم می‌گیرد که با بحران‌ها چگونه مقابله کند و خودکشی، آسان‌ترین راه را برای حل مساله خود پیدا می‌کند.
دورکیم؛ نظریه‌پرداز جامعه‌شناس در تقسیم‌بندی انواع خودکشی‌های 4 گانه (خودخواهانه، آنومیک و نابهنجار، دیگرخواهانه و قضا و قدری) به گونه‌ای از خودکشی خودخواهانه یا فردگرایانه اشاره می‌کند و آن زمانی است که انسان از جامعه‌اش برکنار افتد، یعنی در اثر ضعف همبستگی اجتماعی، فرد احساس تنهایی و خلأ بکند و به امیال شخصی‌اش واگذار شود و به دنبالش، پیوندهایی که پیش از این او را به همگنانش (خانواده، مدرسه، دوستان و معلمان) وابسته می‌ساختند، سست شوند، او برای خودکشی خودخواهانه یا فردگرایانه آمادگی می‌یابد، چرا که پیوندهای بین افراد به مرور سست و ضعیف می‌گردد و این سستی سبب می‌شود فرد برای خود در برابر مشکلات، تکیه‌گاهی پیدا نکند. به بیان دیگر، اگر بازدارنده‌های ملازم با یکپارچگی ساختاری که در عملکرد همبستگی ارگانیک نمودارند، از عملکرد باز ایستند، انسان‌ها مستعد خودکشی خودخواهانه می‌شوند. به نظر می‌رسد اگرساختار نظام آموزش و پرورش متحول نشود و انسان‌هایی که به عنوان مدیر دارای انسداد ذهنی و جبر ساختاری هستند را کنار نگذارد و زبان گفت‌وگو با دانش‌آموزان را در بستر اعتماد و دوستی و همبستگی پیشه خود نسازد، در آینده بیشتر شاهد خودکشی‌های جوانان و نوجوانان دانش‌آموز و سایر گروه‌های سنی خواهیم بود. کاهش پیوندهای اجتماعی و تشدید ادراک تجارب ناخوشایند از جمله دیگر عواملی هستند که ذهن یک نوجوان را به سوی افسردگی و خودکشی جهت می‌دهد. کاهش پیوندهای اجتماعی ناشی از نارسایی حمایت اجتماعی از دانش‌آموزان خودکشی کرده، و این یعنی دانش‌آموز دارای ارتباط یا ارتباطاتی نیست که در آن اعتماد به فرد یا افرادی داشته باشد تا بتواند در مواقع بحران با آنان وارد صحبت و مشاوره شود و به عبارتی او سرمایه اجتماعی ندارد تا در مواقع بحرانی، به مدیریت بحران بپردازد. بالا رفتن آمار خودکشی در یک جامعه و آن هم در یک نهاد تعلیم و تربیت گویای ناکارآمدی و شکست همه پروژه‌های فرهنگی و آموزشی و پرورشی در یک سیستم است. ما استاندارد مدرسه را در ایران رعایت نمی‌کنیم، مدرسه جایی است که باید به بچه‌ها زندگی اجتماعی، مدارا و تساهل و هر ارزش دیگری را آموزش داد. 

اگر ما می‌خواهیم فرزندان‌مان عدالت، انسانیت، مدارا، مقابله با بحران‌ها و رفتار مطلوب اجتماعی را یاد بگیرند، باید زمینه را برای آنها آماده‌سازیم تا دانش‌آموزان بتوانند این امور را تمرین کنند و در آینده در رفتار آنان نقش ببندد.
تشدید ادراک ناخوشایند یعنی بارها و به دفعات مورد تحقیر قرار گرفتن و درماندگی خودآموخته را در دانش‌آموز تلقین کردن تا آرام آرام به سوی این تفکر برود که ابزارها و مکانیزم‌هایی که او را در بر گرفته است، نه تنها کارساز نیست که در بسیاری از موارد پیام‌دهنده به سوی تخریب و ویرانی روان انسانی است و در واقع خود ویرانی (مرگ) را به او می‌آموزد.  امروزه در همه جای دنیا «مددکاران اجتماعی» در نهاد خانواده و آموزش و پرورش برای همراهی و تسهیل‌گری به این دو نهاد حضور دارند و امر «انسان‌سازی» را به عنوان سرمایه‌های آینده که در آبادانی یک کشور تاثیرگذار است، را با عملکرد مشاوره‌ای پیش می‌برند. و این در حالی است که در مدارس ما همچنان زبان زور و سلطه در تعاملات با دانش‌آموزان بیشترین کاربرد را دارد.
گفت‌وگو در بستر اعتماد، حلقه مفقوده تعاملات انسانی در سطوح کلان، میانه و خرد در نهاد آموزش و پرورش است و خوب است که در دروس در سطوح مختلف، دو واحد محتوای ارتباط گفت‌وگویی تدریس شود تا بتوان در هنگامه رخ دادن مشکل یا برخورد و بحرانی برای دانش‌آموزان، به مهارت‌های ارتباطی از طریق زبان گفت‌وگو دست یازند تا قبل از هر اتفاق ناگواری، بتوانند مساله و مشکل را با زبان مشارکت و حمایت و همدلی حل کنند. همچنین ما باید بدانیم که آموزش اخلاق فقط با انجام فرایض دینی محقق نمی‌شود و مراسم دینی بخشی از دین است و بخش دیگر تعاملات آدم‌ها با هم است. یعنی ایجاد تعاملی که زمینه‌ساز سرمایه اجتماعی برای دانش‌آموزان باشد تا در تنگناها از آن استفاده نمایند.
 (جامعه شناس)

منبع؛ روزنامه اعتماد 24 آبان 1403 خورشیدی

مطلب قبلی
مطلب بعدی

ارسال دیدگاه Cancel reply

You must be logged in to post a comment.

دسته بندیهای مطالب
  • اخبار 637
  • اخبار استانها 19
  • اساسنامه - مرامنامه 4
  • اطلاعیه‌های سازمان 3
  • انتخاب سردبیر 423
  • اندیشه 152
  • بیانیه‌ها 32
  • پیشخوان روزنامه ها 1
  • تجربه معلمی 25
  • تشکل ها 9
  • تعلیم و تربیت 10
  • جلسات شورای مرکزی 2
  • دسته‌بندی نشده 485
  • دیدگاه 1001
  • سازمان 22
  • کتاب 10
  • گزارش 322
  • گفتگو 315
  • معرفی اعضای ارکان سازمان 9
  • واحد آموزش 1
  • واحد اجتماعی 1
  • واحد توسعه و تشکیلات 2
  • واحد رسانه وارتباطات 2
  • واحد سیاسی 1
  • یادداشت 232

آخرین مطالب

Manfaat Vitamin C untuk Mencerahkan Kulit

اردیبهشت ۲۲, ۱۴۰۴

Mengenali Tenaga Kerja Lokal: Peranan, Hak, dan Rintangan di Zaman

اردیبهشت ۲۲, ۱۴۰۴

Panduan Memilih Layanan [Jenis Layanan] di HomerHighPels.com

اردیبهشت ۲۱, ۱۴۰۴

Maxwin dalam Game Slot Gacor: Bagaimana Meraih Kemenangan Maksimal?

اردیبهشت ۲۱, ۱۴۰۴


سازمان معلمان ایران سازمان معلمان ایران

دسته بندیها

اخبار
اخبار استانها
سازمان
گفتگو
گزارش
یادداشت
دیدگاه
تشکل ها
انتخاب سردبیر
باشگاه معلمان
پیشخوان روزنامه ها

دسترسی ها

وزارت آموزش و پرورش
شورای عالی انقلاب فرهنگی
مجلس شورای اسلامی
پایگاه اطلاع رسانی دولت
انجمن اسلامی معلمان ایران
کانون صنفی معلمان ایران
مجمع فرهنگیان ایران اسلامی

شبکه های اجتماعی

© Copyright 2025. All rights reserved.