مطالب

حمایت سخنگوی سازمان معلمان ایران از بیانیه کانون صنفی معلمان

بیایید روز معلم را نه به یک روز “نمادین” بلکه  به نقطه آغازی برای “همصدایی و اقدام جمعی” تبدیل کنیم

صندوق ذخیره باید تحت مدیریت و نظارت اعضا باشد/نظارت حراستی و امنیتی و اطلاعاتی مغایر با اساسنامه است

راند دوم در رم

راند اول دیپلماسی

  • ورود به سایت
  • عضویت
شنبه خرداد ۲۴, ۱۴۰۴
  • صفحه اصلی
  • اخبار
    • اخبار استانها
  • سازمان
    • واحدهای ده گانه
      • واحد مالی پشتیبانی
      • واحد آموزش
      • واحد اجتماعی
      • واحد پژوهش ونوآوری
      • واحد توسعه و تشکیلات
      • واحد جوانان و دانشجویی
      • واحد حقوقی
      • واحد رسانه وارتباطات
      • واحد طرح وبرنامه
      • واحد سیاسی
    • اساسنامه و مرام‌نامه
    • جلسات شورای مرکزی
    • اطلاعیه‌های سازمان
    • بیانیه‌ها
    • معرفی اعضای ارکان سازمان
    • فرم عضویت در سازمان
  • گفتگو
  • گزارش
  • یادداشت
  • دیدگاه
  • تشکل ها
  • گالری
    • گالری تصاویر
    • گالری فیلم
  • انتخاب سردبیر
  • باشگاه معلمان
  • پیشخوان روزنامه ها
 بخشنامه‌هایی که آموزش زبان دوم را به تاخیر می‌اندازند
گزارش

بخشنامه‌هایی که آموزش زبان دوم را به تاخیر می‌اندازند

آبان ۲۲, ۱۴۰۲ 182 0نظر
image_pdfimage_print

«اعتماد» جزییات منع آموزش زبان‌های خارجی در کودکستان‌ها را بررسی می‌کند

آموزش زبان خارجی به کودکان زیر 7 سال ممنوع است

الهه باقری‌سنجرئی

در دهه‌های گذشته، شاید ارتباطات به مفهوم امروزی گسترش پیدا نکرده بود و افراد معدودی در برخی مشاغل نیاز به مهارت در زبان‌های خارجی داشتند یا به بیانی دیگر، در سال‌هایی نه چندان دور، مهارت در زبان‌های خارجی، شاید فقط در برخی مشاغل برگ برنده به شمار می‌رفت، اما امروز، برای همه ما واضح است که مهارت در زبان‌‌های خارجی، جزو جدایی‌نشدنی از شغل و زندگی ما شده است؛ حتی در امور روزمره از دفترچه آموزش وسایل منزل گرفته تا استفاده از موبایل و جست‌وجو در فضای مجازی. این موضوع، ضرورت آموزش زبان‌‌های خارجی، به‌خصوص زبان انگلیسی را که زبانی بین‌المللی شناخته می‌شود، نشان می‌دهد. این در حالی است که از دهه‌های پیش تاکنون، آموزش رسمی زبان انگلیسی در مدارس، پس از پایان دوران ابتدایی آغاز می‌شود؛ معضلی که شاید بسیاری از متولدین دهه‌های 50 یا 60 که آموزش زبان را در مدارس آغاز می‌کردند، با آن روبه‌رو هستند. در واقع اغلب ما آسیب‌های دیر شروع ‌کردن زبان‌آموزی را امروز در شغل و حرفه و زندگی خود مشاهده می‌کنیم، آن‌هم در شرایطی در مدارس آغاز می‌شود که به‌ گفته برخی معلم‌های مدارس، شلوغی کلاس، کمبود زمان یا ضعیف‌بودن منابع آموزشی، عملا نتیجه‌ قابل‌قبولی برای دانش‌آموزان ندارد و آنها جز موارد بسیار پایه‌ای و ابتدایی، توانمندی خاصی در زبان خارجی پیدا نمی‌کنند. بنابراین، با توجه به اینکه امروزه توسعه ارتباطات و منسجم‌شدن کشورها در قالب یک کل جهانی، همچنین گسترش فعالیت‌های اقتصادی، تجاری، علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و… بین‌المللی است، آشنانبودن با زبان (های) خارجی، می‌تواند باعث محصورشدن و دورماندن از پیشرفت‌ها باشد.

بااین‌حال، هنوز هم رویکرد وزارت آموزش و پرورش، آغاز زبان‌آموزی در مدارس بعد از دوران ابتدایی است و بر اساس بخشنامه‌ای که از طرف سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک منتشر شده، به‌طور رسمی آموزش زبان به کودکان زیر هفت سال در کودکستان‌ها ممنوع اعلام شده است. هرچند که این تصمیم جدید نیست، اما در دو، سه سال اخیر و با آغاز به ‌کار رسمی سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک، خبرساز شده و توجه والدین و علاقه‌مندان به یادگیری زبان در کودکستان‌ها را به خود جلب کرده است.

سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک

چگونه شکل گرفت

شورای عالی انقلاب فرهنگی، به ‌منظور ساماندهی امور مرتبط با تعلیم و تربیت دوره کودکی، در 25 آذر 1399 تصویب کرد که تمامی امور مهدکودک‌ها و سایر مراکز نگهداری کودکان اعم از صدور مجوز، برنامه‌ریزی، هدایت و نظارت، تقویت و استانداردها و ارزیابی به وزارت آموزش و پرورش محول و برای یکپارچه‌کردن امور مرتبط با تعلیم و تربیت کودک، نهادی وابسته به این وزارتخانه تشکیل شود. بر این اساس، هفتم بهمن 1399، شورای عالی انقلاب فرهنگی، اساسنامه «سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک» را تصویب کرد و 26 اسفند 1399، برای اجرا ابلاغ شد و درنهایت، این سازمان در 13 مرداد 1400، به‌طور رسمی با حضور وزیر آموزش و پرورش، آغاز به کار کرد. سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک یک سازمان دولتی زیرمجموعه وزارت آموزش و پرورش است که ساماندهی امور مربوط به مهدهای کودک، کودکستان‌ها، مراکز پیش‌دبستانی و سایر مراکز نگهداری و آموزش کودکان زیر ۶ سال را بر عهده دارد.

مصوباتی درباره آموزش زبان خارجی

به کودکان

سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک، در راستای انجام وظایف و ماموریت‌های خود به‌ویژه ارتقای کیفی خدمات آموزشی و تربیتی در کودکستان‌ها، اقدام به معرفی بسته‌های تربیت و یادگیری ویژه کودکان زیر 7 سال کرده است. تازه‌ترین بخشنامه و شیوه‌نامه این سازمان در 16 مهر 1402 با پیوست‌هایی منتشر شده است. در یکی از این پیوست‌ها، با عنوان معرفی بسته‌های تربیت و یادگیری و تربیت کودک 1403-1402 به پرهیز از آموزش زبان‌های خارجی پرداخته شده است. در بخشی از بند 9 این پیوست گفته شده: «توصیه می‌شود که در عین برجسته‌کردن عناصر هویتی و بومی، بر عناصر هویت‌بخش و وحدت‌بخش کشور تاکید و از آموزش زبان خارجی پرهیز شود. نظارت بر این امر برعهده واحد ذی‌ربط در اداره کل آموزش و پرورش است.»

همچنین در ماده 51 پیوست دیگری از این بخشنامه با عنوان شیوه‌نامه ساماندهی و مدیریت امور اجرایی کودکستان‌ها 1403-1402 هم نکاتی درج شده که در آن موسس، مدیر و مربی کودکستان‌ها را نسبت به رعایت ملاحظات ارزشی و فرهنگی و تربیتی مسوول کرده و اعلام شده که سازمان نیز، به عنوان مرجع انحصاری راهبری و هدایت تعلیم و تربیت کودکان تا 6 سال تمام و واحدهای استانی، شهرستانی، منطقه‌ای و نواحی متناظر آن بر رعایت این ملاحظات در تمامی کودکستان‌ها و مراکز تربیت کودک سراسر کشور نظارت خواهند کرد. در بند 3 این ماده، یکی از ملاحظات به این شکل ارایه شده است: «تقویت هویت فردی، خانوادگی و ملی کودکان با ملاحظات ذیل: الف) تقویت و تسهیل یادگیری زبان و ادبیات فارسی معیار ضمن احترام به زبان مادری کودک. ب) عدم تبلیغ زبان‌های خارجی و آموزش آن در کودکستان‌.»

مجتبی‌ همتی‌فر، معاون وزیر و رییس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک، درباره جزییات این شیوه‌نامه به «اعتماد» می‌گوید: «سیاست کلی سازمان، به عنوان سازمانی ذیل وزارت آموزش و پرورش، تابع سیاست‌های کلی نظام و اسناد کلان است. درمورد زبان خارجی هم، سیاست‌های نظام مشخص است که از دوره راهنمایی، آموزش رسمی آن در نظام آموزشی آغاز می‌شود و در دوره ابتدایی، تاکنون آموزش زبان را به‌شکل رسمی در مدارس نداشتیم، هرچند که در آموزشگاه‌ها این آموزش اجرا می‌شود. درمورد دوره پیش از دبستان یا همان دوره اوان کودکی که ذیل ماموریت سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک قرار می‌گیرد، اساسنامه‌ای به عنوان راهنمای آموزش دوره پیش‌دبستانی وجود دارد که بر اساس مصوبه سال 1387 است و در آن، مشخص شده که به چه مواردی باید پرداخته شود و زبان خارجی در آن نیست.»

همتی‌فر درمورد دلیل منع آموزش زبان خارجی به کودکان زیر 7 سال توضیح می‌دهد: «اگر قرار باشد آموزش زبان خارجه در کودکستان‌ها و به‌صورت رسمی وجود داشته باشد، جزو مواردی است که از نظر ما و با نگاه کارشناسانه، باعث آسیب به کودک می‌شود. همین موضوع، در شیوه‌نامه ساماندهی و مدیریت اجرایی کودکستان‌ها مربوط به سال 1403-1402 هم به‌صراحت آمده که ذیل بحث تقویت هویت ایرانی- اسلامی کودک و ادبیات فارسی، بر عدم آموزش زبان‌های خارجی و تبلیغ آنها در کودکستان‌ها تاکید شده است.»

معاون وزیر آموزش و پرورش، با تاکید بر اینکه محتوای این بخشنامه‌ها ذیل چتر کلان وزارتخانه قرار دارد، می‌گوید: «در بخشنامه‌ای که سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک منتشر کرده و در آن بسته‌های آموزشی در کودکستان‌‌ها معرفی شده، فقط از باب یادآوری به پرهیز از آموزش زبان خارجی اشاره شده و در واقع تدوین آن بر اساس یکی از شاخص‌های اسناد کلان (که اساسنامه سازمان هم جزیی از آن است) بود که بر تقویت ادبیات فارسی و یادگیری آن و آموزش زبانی کودکان تاکید دارد و درعین‌حال، تبلیغ زبان‌های خارجه در این آیین‌نامه به‌صراحت منع شده است.» به‌‌گفته او، ملاحظات ارایه‌شده در شیوه‌نامه سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک، مورد نظارت قرار خواهد گرفت و رعایت آنها الزامی است.

همتی‌فر، با اشاره به بررسی‌های دقیق‌تر سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک درمورد آموزش‌ها (زبان‌های خارجی) به کودکان توضیح می‌دهد: «سازمان در حال بررسی کارشناسی دقیق‌تری است که بتواند چارچوب مفصل‌تری را درمورد موضع خود در مقابل زبان خارجی و زبان دوم مطرح کند، چراکه بخشی از زبان دوم به زبان‌های بومی مربوط می‌شود که در برخی مناطق ایران، زبان مادری کودکان غیرفارسی است. این موضوع سیاست مفصلی دارد که در حال حاضر سازمان روی آن کار می‌کند. بخش دیگر هم زبان خارجی یا زبان بیگانه است که در آن مورد هم، در حال کارشناسی تفصیلی سیاست سازمان هستیم که به‌طور مفصل چارچوبی را مشخص کرده و تصویب و ابلاغ می‌کنیم.»

هرچه سن کودک بالاتر برود

سرعت زبان‌آموزی‌اش کمتر خواهد شد

این توضیحات و تصمیمات، در حالی ارایه می‌شود که بسیاری از کارشناسان و مدرسان، بر آموزش زبان خارجی در سنین کودکی تاکید دارند، چراکه مغز کودک در سنین پایین، در حال رشد و آماده برای یادگیری موارد جدید است. در واقع خاصیت اسفنج‌گونه‌ای دارد که اطلاعات جدید را جذب می‌کند. ملودی باقری، مدرس زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه در گفت‌وگو با «اعتماد» بر این خاصیت کشسانی مغز کودکان و تاثیر آن بر زبان‌آموزی تاکید کرده و می‌گوید: «این خاصیت، عاملی برای توانایی کودکان زیر 10 سال برای یادگیری مهارت‌های مختلف است و اگر کودک در این سنین، زبان‌های خارجی غیر از زبان مادری خود را بیاموزد، حتی لهجه بهتری هم در اداکردن کلمات پیدا می‌کند. به‌ گفته او هرچند که انتخاب برنامه‌های آموزشی پیش از دبستان، یک تصمیم شخصی برای والدین است، اما هرچه سن کودک بالاتر برود، چون مغز حالت کشسانی خود را از دست می‌دهد، سرعت زبان‌آموزی‌اش کمتر خواهد شد. بنابراین به‌لحاظ علمی، هیچ منع و نگرانی‌ای برای آموزش زبان به کودکان وجود نخواهد داشت.»

همچنین، نتیجه یک تحقیق در دانشگاه ام‌آی‌تی امریکا که در اول مه ‌2018 و تحت عنوان Cognitive scientists define critical period for learning language منتشر شد، نشان می‌دهد که یادگیری زبان جدید در بزرگسالی، دشوارتر از کودکی است. در این تحقیق گفته شده که کودکان در یادگیری دستورزبان خارجی، مهارتی بیش از انتظار دارند و اگر تا قبل از 10 سالگی، شروع به زبان‌آموزی کنند، در بزرگسالی آن زبان را مانند زبان مادری خود می‌شناسند و صحبت می‌کنند. همچنین گفته شده که تفاوت چندانی میان سن‌ زبان‌آموزی از بدو تولد تا 10 سالگی دیده نشده اما پس از آن، با کاهش توانایی در آموزش زبان روبه‌رو خواهیم بود، بنابراین زمان ایده‌آل برای یادگیری هر زبان خارجی، از زمان تولد تا 10 سالگی ست. این یافته‌ها براساس تجزیه‌وتحلیل یک آزمون میان نزدیک به 670 هزار زبان‌آموز بوده که تا حدودی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مجموعه داده‌ها شناخته می‌شود.

هرچند که شاید نظر برخی کارشناسان این باشد که آموزش زبان خارجی قبل از یادگیری الفبای فارسی، ممکن است کودک را در نوشتن و خواندن فارسی دچار مشکل کند، اما مدیران مهدکودک‌های دوزبانه و آموزشگاه‌های زبان کودک که به‌طور عملی و نه‌صرفا تئوری زبان‌آموزی به کودکان را تجربه کردند، نظر دیگری دارند. به‌ گفته بسیاری از آنها، کودکانی که در کلاس‌های قبل از دبستان شرکت می‌کنند، مهارت‌های شناختی‌شان افزایش یافته و خطرات تاخیر در رشد آنها کاهش می‌یابد. همچنین، علاوه بر یادگیری آسان‌تر در کودکی، این موضوع هم قابل‌توجه است که کودکان در سنین پایین، از آموزش زبان خارجی ترس و اضطرابی ندارند، چراکه قرار نیست قوانین نوشتاری یا دستورزبان را بیاموزند و فقط از طریق بازی، با کلمات و جمله‌ها آشنا می‌شوند.

حافظه خالی کودکان

بستری مناسب برای یادگیری است

الهام جعفری، از مدیران مهدکودک‌های دوزبانه در تهران در گفت‌وگو با «اعتماد» درمورد آموزش زبان خارجی به کودکان زیر هفت سال می‌گوید: «من با توجه به تجربه‌ای که در این سال‌ها و به‌دلیل آموزش زبان به کودکان کسب کردم، صددرصد مخالف این موضوع هستم که آموزش زبان خارجی قبل از آموزش الفبای فارسی برای کودکان مشکل‌ساز می‌شود. از طرفی، علم روانشناسی روز هم می‌گوید یادگیری هر زبان، به یادگیری بهتر زبان بعدی کمک می‌کند. اگر ما حتی تمایل و دلایل والدین را برای آموزش زبان به کودکان‌شان نادیده بگیریم، توجه به این نکته ضروری است که تا پایان هفت سال، هوش انتزاعی کودکان شکل نگرفته و درکی از مطالب ندارند. یعنی اگر بخواهیم خواندن ساعت را هم به کودک آموزش دهیم، از هوش دیداری و شنیداری آنها استفاده می‌کنیم که باعث می‌شود موارد آموخته‌شده، بهتر و ماندگارتر در ذهن آنها ثبت شود. از طرفی، کودکان یک حافظه خالی و کاملا مستعد دارند که این موضوع برای آموزش به آنها بسیار مفید است. یعنی ما در مهدکودک‌ها می‌بینیم که کودکان 4 ساله، بهتر از کودکان 6 ساله زبان انگلیسی را آموزش می‌بینند. یعنی هرقدر سن پایین‌تر باشد، زبان دوم را مانند زبان مادری می‌آموزند.»

این مدیر مهدکودک دوزبانه و مدرس زبان، درباره نظارت‌ها بر اجرای بخشنامه سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک می‌گوید: «چند سالی است که این بخشنامه‌ها به مهدکودک‌ها و پیش‌دبستانی‌ها ارایه می‌شود و پیش از این محدودیت چندانی برای این مراکز ایجاد نمی‌شد. در واقع ناظران هم بیشتر تمایل به همکاری و همراهی با مهدکودک‌ها داشتند. امسال اما به‌طور جدی اعلام شده کارشناسانی که به عنوان بازرس به مهدکودک‌ها می‌آیند، ملاحظات را جدی‌تر پیگیری خواهند کرد. این موضوع برای مدیران مهدکودک‌های دوزبانه، نگرانی‌هایی ایجاد کرده است. از طرفی، با توجه به ماهیت مهدکودک‌های دوزبانه، حذف زبان خارجی در این مراکز، مفهوم آنها را تغییر خواهد داد. البته این محدودیت‌ها فقط برای زبان خارجی نیست و درمورد آموزش‌های دیگر هم کتاب و انتشارات مشخصی را معرفی کرده‌اند، یعنی دیگر نمی‌توانیم مانند گذشته از کتاب‌های کمک‌آموزشی یا بازی‌های فکری‌ای که مورد تایید خودمان بود، استفاده کنیم.»

رویکرد والدین برای آموزش زبان

به کودکان تغییر نمی‌کند

او با بیان اینکه اگر بخشنامه مورد نظر با بررسی و نظارت دقیقی اجرا شود، شاید سختگیری‌هایی در آموزش زبان‌های خارجی در کودکستان‌ها اعمال شود، می‌گوید: «شاید این قوانین بتوانند محدودیت‌هایی در مهدکودک‌ها ایجاد کنند، اما تصمیم والدین را تغییر نخواهند داد. ما در سال‌های اخیر، بسیار شاهد این موضوع بودیم که درصد بالایی از خانواده‌ها مکانی را به عنوان مهدکودک انتخاب می‌کنند که علاوه بر نگهداری از کودک‌شان، آموزش‌های جانبی و به‌خصوص زبان انگلیسی هم داشته باشند، چراکه زبان خارجی و به‌ویژه زبان انگلیسی را جزو ضرورت‌های ارتباطی کودک می‌دانند. در این شرایط، اگر آموزش زبان انگلیسی از مهدکودک‌ها حذف شود، برخی خانواده‌ها ترجیح می‌دهند کودک‌شان را در منزل نگهداری کرده و برای آموزش زبان او معلم خصوصی بگیرند یا به آموزشگاه‌ها مراجعه کنند و گاهی در برخی مناطق تهران دیده شده که ترجیح خانواده‌ها برای کودکان زیر 6 سال خود این است که به ‌جای حضور کودک در آموزشگاه‌ها، از کلاس‌های آنلاین برای زبان‌آموزی آنها استفاده کنند. در واقع، این قانون فقط برای مهدکودک‌ها چالش ایجاد می‌کند، چون رویکرد خانواده‌ها درمورد آموزش زبان خارجی به کودکان‌شان تغییری نخواهد کرد.»

هرچند که آموزه‌های مبتنی بر فرهنگ و زبان فارسی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، اما نباید این موضوع مهم را نادیده بگیریم که امروز، زبان انگلیسی، یکی از زبان‌های رایج جهان است که گاهی به عنوان زبان دوم در هر کشوری از آن نام برده می‌شود. به‌خصوص اینکه بسیاری از منابع علمی و تحقیقاتی، کتاب‌ها، مقالات، کنفرانس‌ها، وب‌سایت‌های علمی و… به زبان انگلیسی هستند. همچنین این زبان در حوزه تکنولوژی، نرم‌افزارها، سخت‌افزارها و… پیشرو است. بنابراین، بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه، برنامه‌های آموزشی خود را بر همین اساس و به‌طور هدفمند ارایه می‌دهند و فقدان این برنامه‌ریزی‌ها در آموزش زبان دوم، از زبان انگلیسی و عربی تا… در بسیاری موارد، افراد را دچار مشکل خواهد کرد. از طرفی حتی اگر نخواهیم بر آموزش زبان انگلیسی تمرکز کنیم، با داده‌های تحقیقات جهانی و تجربه‌هایی که از سال‌های آموزش در کشور خودمان داشتیم، به‌راحتی قابل‌درک است که هرچه آموزش زبان دوم را دیرتر آغاز کنیم، امکان موفقیت و یادگیری آن کاهش می‌یابد.

آموزش زبان انگلیسی در مهدهای کودک در حالی جزو برنامه‌های روتین و حذف‌نشدنی است که در مقطع دبستان و حتی پیش‌دبستانی خیلی از مدارس با زبان سوم مواجه می‌شویم. یعنی به این شکل که غیر از زبان انگلیسی که جزو لاینفک آموزش زبان از مقطع پیش‌دبستانی تا انتهای تحصیل مدرسه شده، زبان سومی مثل آلمانی، چینی یا فرانسه هم جزو زبان‌های اختیاری است که هر خانواده‌ای می‌تواند یکی از آنها را برای فرزندش انتخاب کند و بعد از پایان 6 سال ابتدایی او را مسلط به زبان سوم تحویل بگیرد.

آنچه در بین خانواده‌ها در خصوص زبان‌آموزی فرزندان‌شان اهمیت دارد، این است که هرچه سریع‌تر آنان را به دنیا وصل کنند و از هر آنچه باید بفهمند و یاد بگیرند، عقب نمانند. مساله‌ای که برای نسل ما اهمیتی نداشت و در سنین نوجوانی شاید والدین به این فکر می‌افتادند که کلاس زبان برای بچه‌ها مساله مهمی است و باید آنان را وادار به یادگیری زبان خارجی کنند؛ مساله‌ای که در خیلی مواقع با مقاومت فرزندان مواجه می‌شد و به دلیل جذابیت نداشتن کلاس‌های طولانی و خسته‌کننده زبان انگلیسی در موسسات آموزشی، این نوع آموزش خیلی دیر روی آنها جواب می‌داد. البته که آموزش زمخت و جدی زبان در آموزشگاه‌های زبان به هیچ‌وجه قابل قیاس با یادگیری انگلیسی در قالب بازی در مهدهای کودک نیست. نه آن آموزش‌ها به جذابیت این آموزش‌هاست و نه لهجه‌ تلفظ کلمات ما به پای لهجه بچه‌های 4، 5ساله امروز می‌رسد.

توقف زبان‌آموزی به کودکان، دامنگیر فردای‌شان می‌شود

ریحانه سیگارچی٭

امروز همه‌چیز عجله دارد، از تکنولوژی، علم، رشد و آگاهی بگیرید تا سرعت پیشرفت ذهن کودکان. سرعت دنیای مدرن امروز به قدری زیاد است که اگر از نوزادی هم، کودک را برای مواجهه با این دنیای شتابان آموزش بدهیم، باز هم با چالش‌های زیادی مواجه خواهد شد. در میان این همه عجله برای پیشرفت، خبر متوقف شدن آموزش زبان دوم به کودکان، خبری شوکه‌کننده است. کودکان ما بدون اینکه کسی به آنها از تکنولوژی بگوید، به محض اینکه فضای استفاده از آن را پیدا می‌کنند، خودشان تبدیل به آموزش‌دهنده‌های تکنولوژی به والدین و دیگران می‌شوند. در این میان چگونه می‌توان تصور کرد که به این دانشمندان کوچک بگوییم، الان وقت مناسبی برای آموزش‌تان نیست!

اگر بخواهیم از نگاه علمی و روانشناسی این خبر را مورد بررسی قرار دهیم، باید بگوییم که نه تنها متوقف کردن زبان‌آموزی به این نسل از کودکان آسیب خواهد زد، بلکه اثرات مخربِ آن، دامنگیر ایران فردای‌مان خواهد شد. در دنیای امروز، کودک ما نیازمند مجهز شدن به ابزاری است که بتواند وارد آینده‌ای شود که دنیا در حال تبدیل شدن به آن است؛ حال تصور کنید در بهترین زمان یادگیری، در طلایی‌ترین فرصت آموزش، کودک را از آن محروم کنیم و این ‌بار سنگین را بر دوش او بگذاریم تا در سال‌های بعدی، با تلاشی بیشتر برای یادگیری و با صرف هزینه و زمان بیشتر و البته احتمالا با انگیزه کمتری باید خود را به این ابزار مجهز کند. این در حالی است که یادگیری زبان جدید برای کودکان معمولا بعد از کامل شدن زبان مادری بسیار راحت‌تر امکان‌پذیر بوده و حتی برخی  کودکان همزمان با زبان مادری آن را یاد می‌گیرند.  کودک آماده به یادگیری، با ذهنی پر از پتانسیل، در برابر هر آموزش جدید، مشتاق و بدون مقاومت است. او را حتی نه فقط برای یک زبان، بلکه شاید بتوان برای زبان‌های دیگر هم آموزش دهیم. در این دوره رشدی حساس، مغز بیشترین توان ایجاد مسیرهای عصبی جدید را دارد و روبه‌رو شدن کودک با آموزش‌های جدید، هزاران شبکه عصبی جدید را در او راه‌اندازی می‌کند که کودک ما را تبدیل به فردی با قابلیت‌های چند جانبه و سرشار از توانایی برای همراه شدن با دنیای امروز می‌کند. آموزش زبان دوم در سن پایین به کودک (بر خلاف سنین بعد از نوجوانی) باعث می‌شود که حنجره و تلفظات گفتاری کودکان در ادای زبان دوم به درستی و زیبایی شکل بگیرد، چرا که بعد از نوجوانی، حنجره قابلیت انعطاف‌پذیری کمتری برای شبیه‌سازی کردن تلفظ‌های زبان دوم را خواهد داشت. 
ذهن آماده کودک ما، می‌تواند بدون اینکه خواندن و نوشتن را بداند، زبان جدیدی را مانند زبان مادری یاد بگیرد و این آموزش تا بزرگسالی در خاطرش خواهد ماند! مهم در اینجا، انگیزه یادگیری است که کودکان با سطحی از انرژی خالص، آماده برای یادگیری هستند و انگیزه کافی برای دانستن هر چیزی که در این دنیا مشاهده می‌کنند را دارند! در چه سن دیگری می‌توان چنین هیجان یادگیری و اشتیاق بی‌نظیری را برای دانستن در انسان پیدا کرد! 
اگر تصور کنیم که می‌توانیم تکنولوژی را از کودک امروز جدا کنیم، تصوری محال است و حالا مساله اینجاست که تکنولوژی در دسترس ما، تکنولوژی به زبانی دیگر است، زبان انگلیسی! پس چگونه ممکن است از او بخواهیم که توان بالقوه خود را بدون اینکه بتواند معنی زبان دیگری را بفهمد، برای خلق و کشف تکنولوژی به‌ کار ببرد، در صورتی که باید از لحاظ درک گفتاری و نوشتاری با آن هماهنگ باشد. این نیازی واقعی است که همین حالا نیز اکثر دانش‌آموختگان دانشگاه‌های‌ ایران زمین، برای ارایه مقاله‌های خود در بهترین مجلات دنیا، با آن مواجه هستند و باید نتایج تحقیقات خود را که شبانه‌روز برای آن تلاش کرده‌اند، به زبان انگلیسی به چاپ برسانند. جالب‌تر آن است که برخی از بهترین مجلات علمی ایران هم، تنها مقالات به زبان انگلیسی را می‌پذیرند و از پذیرش مقاله به زبان فارسی امتناع می‌کنند! حال تصور کنید که چه امکاناتی از دست خواهد رفت، زمانی که محققان علمی ما، به دلیل ضعف در ارایه دستاوردهای خود به زبان انگلیسی، نتوانند از نتایج ارزشمند خود دفاع کرده و مجبور باشند آنها را به دست دارالترجمه‌ها بسپارند! این تنها نمونه‌ای کوچک از آینده است! آینده‌ای که اگر هرکدام از کودکان ما بخواهند در آن قدی علم کنند، باید بتوانند با جهان، به زبانی بین‌المللی صحبت کنند. آیا با تصمیم به حذف زبان دوم از مهدکودک‌ها یا شاید بعد از آن حذف از مدارس آینده کودکان‌مان را خدشه‌دار نخواهیم کرد!
کمی علمی‌تر نگاه کنیم! امروزه تعداد کودکانی که با مشکلات تاخیر گفتاری درگیر هستند، روز به روز در حال افزایش هست و آمار کودکانی که به توانبخشی‌ها، روانشناس و گفتاردرمانگرها مراجعه می‌کنند بسیار زیاد است. در این بین تحقیقات می‌گویند اگر کودکانی که دچار مشکلات زبانی هستند را در معرض آموزش زبان دوم قرار دهیم، سرعت پیشرفت آنان بسیار افزایش می‌یابد و روند بهبودی سریع می‌شود. تصور کنید کودکی با تاخیر گفتاری وارد مهدکودک می‌شود؛ در معرض زبان دوم قرار می‌گیرد و بدون اینکه والدین و مربیان بدانند که او در حال درمان است، می‌بینند که مشکلات گفتاری کمرنگ‌تر می‌شود، در اینجا آموزش زبان دوم، خود نقش درمانگری را بازی می‌کند که نه ما از او خبر داشتیم و نه کودک!
و روانشناسان! آنها مدام تاکید بر آموزش مهارت‌های زندگی به کودک را دارند و یکی از اصلی‌ترین اهداف فرزندپروری را یادگیری این مهارت‌ها می‌دانند! مهارت زندگی به کودک قدرت حل مساله و مدیریت خود و امکاناتش را می‌دهد و تمامی این ابزارها او را برای داشتن اعتماد به نفس و عزت نفسی قابل قبول آماده می‌کند. در این بین کودک ما در حال پرورش استعدادهایش است و روز به روز نه تنها والدین بلکه خود کودک هم، بیش از پیش به خود و توانمندی‌هایش افتخار می‌کند. تا اینجا همه‌چیز عالی پیش رفته! اما کافی است کودک محروم شده از زبان دوم را در جمعی از کودکان همسن و سال خود که مهارت زبانی بالایی دارند قرار دهیم! چه می‌شود! اعتماد به نفسِ رشد کرده کم‌کم تضعیف خواهد شد و ارزشمندی خود را دست‌کم می‌گیرد و منِ بی‌ارزشی شروع به رشد می‌کند. حال تصور کنید کودک نخبه ما را در جمعی از نخبگان دنیا وارد کنند، کودک از همه جا بی‌خبر حتی اگر دستاوردی برای ارایه داشته باشد هم دیگر اعتماد به نفسی برای نمایش آن نخواهد داشت! چه رسد به انگیزه‌ای برای ادامه! 
علاوه بر آنچه گفته شد، دلایل متعدد دیگری نیز برای ضرورت آموزش زبان دوم مطرح است، اما سخن را کوتاه می‌کنیم و امیدوار هستیم، تصمیم‌گیرندگان این حوزه، با تغییر نگرش خود نسبت به این موضوع، فرصت تعالی بیشتر فرزندان ایران زمین را از ایشان دریغ نکنند.
٭دکترای روانشناسی
 روانشناس کودک و نوجوان

منبع: روزنامه اعتماد 21 آبان 1402 خورشیدی

مطلب قبلی
مطلب بعدی

ارسال دیدگاه Cancel reply

You must be logged in to post a comment.

دسته بندیهای مطالب
  • اخبار 637
  • اخبار استانها 19
  • اساسنامه - مرامنامه 4
  • اطلاعیه‌های سازمان 3
  • انتخاب سردبیر 423
  • اندیشه 152
  • بیانیه‌ها 33
  • پیشخوان روزنامه ها 1
  • تجربه معلمی 25
  • تشکل ها 9
  • تعلیم و تربیت 11
  • جلسات شورای مرکزی 2
  • دسته‌بندی نشده 101
  • دیدگاه 1003
  • سازمان 22
  • کتاب 10
  • گزارش 325
  • گفتگو 316
  • معرفی اعضای ارکان سازمان 9
  • واحد آموزش 1
  • واحد اجتماعی 1
  • واحد توسعه و تشکیلات 2
  • واحد رسانه وارتباطات 2
  • واحد سیاسی 1
  • یادداشت 234

آخرین مطالب

Deretan Dewa dan Entitas yang Dikaitkan Pada Bencana Alam

خرداد ۲۴, ۱۴۰۴

Medusa Perempuan dengan Rambut Ular

خرداد ۲۴, ۱۴۰۴

Asal Usul Dewa Ares

خرداد ۲۴, ۱۴۰۴

Batara Guru Raja Tiga Dunia

خرداد ۲۴, ۱۴۰۴


سازمان معلمان ایران سازمان معلمان ایران

دسته بندیها

اخبار
اخبار استانها
سازمان
گفتگو
گزارش
یادداشت
دیدگاه
تشکل ها
انتخاب سردبیر
باشگاه معلمان
پیشخوان روزنامه ها

دسترسی ها

وزارت آموزش و پرورش
شورای عالی انقلاب فرهنگی
مجلس شورای اسلامی
پایگاه اطلاع رسانی دولت
انجمن اسلامی معلمان ایران
کانون صنفی معلمان ایران
مجمع فرهنگیان ایران اسلامی

شبکه های اجتماعی

© Copyright 2025. All rights reserved.