مطالب

حمایت سخنگوی سازمان معلمان ایران از بیانیه کانون صنفی معلمان

بیایید روز معلم را نه به یک روز “نمادین” بلکه  به نقطه آغازی برای “همصدایی و اقدام جمعی” تبدیل کنیم

صندوق ذخیره باید تحت مدیریت و نظارت اعضا باشد/نظارت حراستی و امنیتی و اطلاعاتی مغایر با اساسنامه است

راند دوم در رم

راند اول دیپلماسی

  • ورود به سایت
  • عضویت
جمعه تیر ۲۷, ۱۴۰۴
  • صفحه اصلی
  • اخبار
    • اخبار استانها
  • سازمان
    • واحدهای ده گانه
      • واحد مالی پشتیبانی
      • واحد آموزش
      • واحد اجتماعی
      • واحد پژوهش ونوآوری
      • واحد توسعه و تشکیلات
      • واحد جوانان و دانشجویی
      • واحد حقوقی
      • واحد رسانه وارتباطات
      • واحد طرح وبرنامه
      • واحد سیاسی
    • اساسنامه و مرام‌نامه
    • جلسات شورای مرکزی
    • اطلاعیه‌های سازمان
    • بیانیه‌ها
    • معرفی اعضای ارکان سازمان
    • فرم عضویت در سازمان
  • گفتگو
  • گزارش
  • یادداشت
  • دیدگاه
  • تشکل ها
  • گالری
    • گالری تصاویر
    • گالری فیلم
  • انتخاب سردبیر
  • باشگاه معلمان
  • پیشخوان روزنامه ها
 کارکردهای نامناسب پنهان ‌و آشکار کنکور در جامعه ایران
دیدگاه

کارکردهای نامناسب پنهان ‌و آشکار کنکور در جامعه ایران

تیر ۱۹, ۱۴۰۲ 164 0نظر
image_pdfimage_print

سیدجواد حسینی*

کنکور مسابقه بزرگ برای فارغ‌التحصیلان نظام آموزش وپرورش عمومی به منظور گزینش داوطلبین برای ورود به دانشگاه‌ها ‌و مراکز آموزش عالی است، از منظر جامعه‌شناسی فراگردهای اجتماعی و رفتارهای گروهی در قالب پیوسته و گسسته محقق می‌گردد. رفتارهای گروهی پیوسته به دو شکل همکاری و همانندگردی و رفتارهای گروهی گسسته در سه شکل سبقت‌جویی، رقابت و ستیزه‌جویی رهنمون می‌گردد. کنکور از حیث مفهوم‌شناسی در زمره سبقت‌جویی قرار می‌گیرد، سبقت‌جویی به رفتار گروهی اطلاق می‌شود که جمعی برای رسیدن به هدف کمیاب بدون ایجاد مزاحمت و خشونت برای دیگران تلاش می‌کنند. 
پرسش اساسی این است که این رفتار جمعی دانش‌آموزان فارغ‌التحصیل متوسطه دوم و نظام آموزش عمومی کشور چه کارکردهای پنهان و آشکار نامناسبی را سبب شده است. به نظر می‌رسد این کارکردهای نامناسب و سویه‌های پیدا و پنهان آن را از چند جهت می‌توان روایت کرد: 
۱- کنکور نوعی نظام آموزشی تک سبب‌بین و تک‌ساحتی را موجب شده است. تمام تلاش معلمین و خانواده‌ها و دانش‌آموزان از همان ابتدای تحصیل معطوف به کنکور و ایستگاهی است که با سیصد سوال تستی کمتر یا بیشتر سرنوشت ایشان را رقم می‌زند و همگی در تلاشی پرتراکم، مستمر و مداوم قصد آن می‌کنند که به این ایستگاه رسیده و سپس مجوز عبور به مراحل بعدی تحصیل در دانشگاه‌ها را کسب کنند و برای خیلی‌ها عبور موفقیت‌آمیز از این سد خصوصا در رشته‌ها و دانشگاه‌های پرطرفدار یعنی موفقیت در زندگی و عدم عبور به معنی شکست سنگین غیرقابل جبران، در چنین وضعیتی تمام تلاش مدارس، خانواده، معلم و ‌دانش‌آموز معطوف به یادگیری‌هایی است که موجب موفقیت در این میدان ‌نبرد نفسگیر گردد و در میدان مبارزه سبقت‌جویان کنکور چون خبری از دیگر ساحت‌های تعلیم و تربیت نیست، آن ساحت‌ها در عرصه آموزش آن‌هم آموزش حافظه‌گرایانه کپسولی آموزش مبتنی بر تست‌زنی ذبح می‌گردند و به قربانگاه فرستاده می‌شوند ‌و طبیعی است به قول هربرت مارکوزه انسان تک‌ساحتی که موجب پیدایش جامعه تک‌ساحتی می‌گردد را پدیدار می‌سازند.
۲- کنکور به دلیل ماهیت تک‌ساحتی آن همچنین موجب دوری دانش‌آموزان از ظرفیت تمام مغزی می‌گردد. ندهرمن پدر علم تسلط مغزی ظرفیت و توان مغزی آدمیان را به چهار ربع A,B,C وD تقسیم می‌کند که به ترتیب به قدرت احساس، نظم و جزیی‌نگری، درک تحلیل کلی و قدرت مهارت‌ها، کاربرد و خلاقیت نظام تعلیم و تربیت همچنان‌که باید به شکل تمام ساحتی عمل کند نیز می‌باید تمام‌مغزی توان‌ها و ظرفیت‌های مغزی را رشد دهد. در تحقیقی که در سال ۱۳۹۱ روی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان به انجام رساندم نزدیک به سه درصد دانشجویان تمام‌مغزی بودند و شصت درصد دومغزی، سیزده درصد سه مغزی و بیست‌وچهار درصد هم تک‌مغزی، بدون اینکه با نگاهی تقلیل‌گرایانه بخواهم برای چنین وضعیتی همه‌چیز را به کنکور نسبت دهم اما بدون شک کنکور و شرایط آن سهم چشمگیری در پدیدار شدن چنین وضعیتی برعهده دارد.
۳- ظرفیت‌های یادگیری در سه بعد شناختی، عاطفی- روانی و مهارتی – عملی باید پدیدار گردد. بنیامین بلوم یادگیری با این ابعاد را یادگیری مناسب و همه سویه تلقی می‌کند. بعد شناختی به ظرفیت‌های عقلانی و معرفتی، بعد روانی – عاطفی به ظرفیت‌های روحی-روانی و باور‌پذیری‌های ارزشی و بعد مهارتی به ظرفیت‌های عملی و کاربردی مربوط می‌شود به عبارتی دیگر یادگیری مثلثی است که اضلاع طلایی آن را عقل و قلب و اراده تشکیل می‌دهند. کنکور به شکل اساسی رشد متوازن یادگیری را به چالش کشیده و دو بخش ظرفیت‌ساز قلب و اراده را از میدان یادگیری به در برده است و در نتیجه رویکردهای سطحی حافظه‌محورانه و تست مرکزانه را به جای یادگیری متوازن که با معرفت‌شناسی نیروی درونی و قدرت اراده را برمی‌انگیزاند به عنصر غایب در نظام یادگیری مبدل ساخته و یادگیری سطحی نامتوازن را در پهنه تعلیم و تربیت دامن‌گستر نموده است.
۴- کنکور در حوزه نابرابری‌های آموزشی و ‌تجاری شدن آموزش نیز نقش اثر‌گذاری داشته است، به واسطه نقشی که کنکور در موفقیت دانش‌آموزان ایفا می‌کند یا دست‌کم فرض موفقیت در آن جست‌وجو می‌شود، موفقیت در این آزمون نه تنها به داشتن اطلاعات علمی و انباشتگی‌های ذهنی و حافظه‌محور که به تکنیک‌های تست‌زنی به سختی نیازمند است و معمولا نظام مدرسه به این مقولات به شکل حرفه‌ای نمی‌پردازد. به‌طور طبیعی دو اتفاق نامیمون را شکل می‌دهد. 
الف- مدارس متنوعی در نظام تعلیم و تربیت شکل می‌گیرند به گونه‌ای که تقریبا هم‌اکنون بیست وچهار نوع مدرسه در آموزش وپرورش ایران به وجود آمده‌اند که اساسا یکی از وجوه ممیزه آنها نوع خدمات کنکورمحور است و بر این اساس میزان موفقیت در کنکور به طرز معناداری به تحصیل در این مدارس خصوصا مدارس خاص غیردولتی و سمپاد و… بستگی معناداری پیدا نموده است، به گونه‌ای که غالب پذیرفته‌شدگان و خصوصا رتبه‌های بالای کنکور از این مدارسند، مدارسی که نمود طبقاتی یافته و اکثرا به تسخیر طبقات بالای جامعه در آمده‌اند. 
ب- پیدایش تجارت کنکور که بود و نمود آن در هزاران موسسه تجاری – آموزشی در قالب آموزشگاه‌ها ‌و مراکز خصوصی متعدد خود را آشکار ساخته جلوه دیگری از نابرابری آموزشی را نمایان ساخته است.
در جامعه‌شناسی ما نظریه‌ای تحت عنوان شهری شدن سرمایه داریم که بر این نکته تاکید دارد که در نظام شهری همه‌چیز به سمت انباشت سرمایه و سود میل پیدا می‌کند. سود راه خود را در همه عرصه‌های شهری یعنی صنعت، تجارت، تولید، خدمات فرهنگ، سیاست و ازجمله آموزش می‌جوید. سالانه میلیاردها تومان توسط خانواده‌ها به این موسسات پرداخت می‌گردد تا دانش‌آموزان قدرت تست‌زنی و موفقیت‌شان را در کنکور تضمین کنند.
چنین فرآیندهایی در گزارش نتایج کنکور سال گذشته روایتی از وضعیت طبقاتی شدن موفقیت‌های آموزشی را نشان می‌دهد که دردناک و رنج‌آور است. اینکه هشتاد درصد رتبه‌های سه رقمی زیر هزار به سه طبقه برخوردار جامعه مربوطند و این موضوع جدی‌ترین راهبرد آموزش‌وپرورش و سند تحول بنیادین یعنی عدالت آموزشی را به شکل اساسی به چالش کشانده است. نظام آموزشی که باید ارزان‌ترین، ساده‌ترین و سهل‌الوصول‌ترین راه تحرک اجتماعی خصوصا برای طبقات فرودست باشد خود به عاملی برای تثبیت، تشدید و تشریع نابرابری‌های اجتماعی مبدل گردیده است.
۵- کنکور عامل مهمی در ایجاد اضطراب و استرس فراگیر نه تنها دانش‌آموزان بلکه خانواده‌ها شده است، حجم سنگینی از استرس‌های ناشی از موفقیت و عدم موفقیت در کنکور از همان ابتدای تحصیل و در دوره متوسطه و به ویژه متوسطه دوم و خصوصا سال‌های آخر به حدی است که در بسیاری از خانوادها روابط اجتماعی‌شان را به‌شدت تحت‌تاثیر قرار داده و با محدودیت و ممنوعیت مواجه می‌سازد و این دوره طولانی و پر فشار توام با استرس سلامت روانی و اجتماعی و حتی جسمانی دانش‌آموزان و خانواده آنها را در معرض مخاطره جدی قرار می‌دهد.
باتوجه به کارکردهای نامناسب کنکور همواره بحث حذف یا تعدیل و تصحیح آن ذهن برنامه‌ریزان و به ویژه مدیران آموزشی را به خود مشغول داشته است. به نظر من گرچه دو مرحله‌ای شدن کنکور و تاثیر نمرات و معدل دبیرستانی گام مثبتی در این جهت تلقی می‌گردند اما این اقدامات تا از بین بردن کارکردهای نامناسب پنجگانه‌ای که اشاره کردم فاصله‌ای طولانی دارد.
از نیمه دوم دهه هفتاد میلادی تیغ تیز انتقادات به نظام‌های آموزشی آغاز و رفته رفته برشدت آن افزوده شد. مهم‌ترین نقدها را در سه قلمرو می‌توان خلاصه نمود؛ اول اینکه نظام‌های آموزشی قدرت خلاقیت، تفکر نقاد واگرا را از دانش‌آموزان گرفته‌اند و جای آن تفکر همگرا و غیرخلاق ‌و سطحی را نشانده‌اند.
نظام‌های آموزشی با تاکید بیش از اندازه بر مباحث تئوریک و ذهنی و محفوظات، صندوق ذهن دانش‌آموزان را از مفاهیم غیرکاربردی و به ‌دور از مهارت‌های عملی و کاربردی انباشته می‌کنند به گونه‌ای که می‌توان ادعا نمود گویی دانستن برای توانستن و زیستن و بهزیستن نیست، دانسته‌ها یک مقوله‌اند و توانسته‌ها مقوله‌ای دیگر.
یکی از مهم‌ترین کارکردهای آموزش و پرورش تحرک اجتماعی فراگیر برای جامعه و خصوصا اقشار فرودست بوده و باید باشد اما منتقدین درخصوص این کارکرد 
نه تنها آموزش وپرورش را ناکام می‌دانند بلکه از نظر آنها نظام‌های آموزشی ساختار نابرابری‌ها و طبقات اجتماعی را در درون مدرسه نه تنها تثبیت و استمرار می‌بخشند بلکه تشدید و تشریع هم می‌سازند.
در یک نگاه کلی در عین حال متاسفانه کنکور در جامعه ایران هرسه نوع انتقاد اساسی به نظام‌های آموزشی در درون خود را تولید و بازتولید می‌نماید. کنکور به رشد تفکر همگرا ‌غیر‌خلاق به حافظه‌گرایی ‌یادگیری مفاهیم انتزاعی و ذهنی ‌غیر‌کاربردی و خلاصه تشدید ‌تثبیت و تشریع نظام نابرابر طبقاتی از طریق رشد شکاف‌های آموزشی به نفع نظام نابرابری‌های اجتماعی ‌و طبقاتی کمک اساسی و بی‌بدیل می‌نماید.
* معلم و سرپرست پیشین وزارت آموزش  و پرورش

منبع: روزنامه اعتماد 17 تیر 1402 خورشیدی

مطلب قبلی
مطلب بعدی

ارسال دیدگاه Cancel reply

You must be logged in to post a comment.

دسته بندیهای مطالب
  • اخبار 637
  • اخبار استانها 19
  • اساسنامه - مرامنامه 4
  • اطلاعیه‌های سازمان 3
  • انتخاب سردبیر 423
  • اندیشه 152
  • بیانیه‌ها 33
  • پیشخوان روزنامه ها 1
  • تجربه معلمی 25
  • تشکل ها 9
  • تعلیم و تربیت 11
  • جلسات شورای مرکزی 2
  • دسته‌بندی نشده 267
  • دیدگاه 1003
  • سازمان 22
  • کتاب 10
  • گزارش 325
  • گفتگو 316
  • معرفی اعضای ارکان سازمان 9
  • واحد آموزش 1
  • واحد اجتماعی 1
  • واحد توسعه و تشکیلات 2
  • واحد رسانه وارتباطات 2
  • واحد سیاسی 1
  • یادداشت 234

آخرین مطالب

Mengenal Fungsi dan Manfaat Situs Resmi bphtb-klaten.id

تیر ۲۶, ۱۴۰۴

Mengapa Infokalteng.id Jadi Pilihan Utama Pembaca di Kalimantan Tengah?

تیر ۲۶, ۱۴۰۴

The Evolution of Casino Gaming: From Brick-and-Mortar to Virtual Reality

تیر ۲۶, ۱۴۰۴

Online Casinolar ve Oyun Stratejileri

تیر ۲۶, ۱۴۰۴


سازمان معلمان ایران سازمان معلمان ایران

دسته بندیها

اخبار
اخبار استانها
سازمان
گفتگو
گزارش
یادداشت
دیدگاه
تشکل ها
انتخاب سردبیر
باشگاه معلمان
پیشخوان روزنامه ها

دسترسی ها

وزارت آموزش و پرورش
شورای عالی انقلاب فرهنگی
مجلس شورای اسلامی
پایگاه اطلاع رسانی دولت
انجمن اسلامی معلمان ایران
کانون صنفی معلمان ایران
مجمع فرهنگیان ایران اسلامی

شبکه های اجتماعی

© Copyright 2025. All rights reserved.