دیوار کشیدن، امنیت نمیسازد
نگاهی به کتاب «دولت و دیوار؛ افول حاکمیت»
محمدحسین لطفالهی| اوایل دهه 90 میلادی درحالی که باروهای قدیمی اروپای جنگ سرد نظیر دیوار برلین یکییکی فرو میپاشیدند و مردم تصور میکردند دوره «دیوارها» به پایان رسیده، گروهی از سیاستمداران بهطور جنونآمیزی ساخت و ساز دیوارهای جدید را کلید زده بودند. در ایالات متحده دیواری طویل در مرزهای جنوبی با مکزیک در حال احداث بود و اسراییل میکوشید با احداث دیواری که از دل کرانه باختری میگذشت سیطره خود بر فلسطینیان را تقویت کند. در سالهای بعد در آفریقا، شبه جزیره هند و خاورمیانه نمونههای قابل توجه دیگری از استفاده از دیوار برای مقابله با آنچه سیاستمداران تهدیدهای امنیتی برداشت میکردند، دیده شد. وندی براون، نظریهپرداز سیاسی و استاد دانشگاه برکلی در کتاب «دولت و دیوار؛ افول حاکمیت» تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که چرا تا امروز که بیش از سه دهه از برگزاری جشنهای بینالمللی به مناسبت فرو ریختن دیوار برلین میگذرد، خیل عظیم دولت-ملتها در حال احداث و توسعه دیوار در مرزها یا نزدیکی مرزهایشان هستند. او معتقد است این دیوارها بیش از آنکه کاربردی فیزیکی برای دفع تهدیدها داشته باشند، کارکردی نمادین، مادی و روانی دارند. نثر این کتاب که به قلم سهند ستاری ترجمه شده و نشر مرکز آن را منتشر کرده، روان، صریح و وفادار به متن است. مترجم با بهرهگیری از نگاه و تلقی انتقادی نویسنده اصلی به موضوعاتی نظیر مساله اسراییل و سرزمینهای اشغالی تلاش کرده از خط قرمزهای فرضی عبور کرده و به جای بهکارگیری اصطلاحات آشنا با ذهن مخاطب ایرانی، در اکثر موارد عینا عبارتها و اصطلاحات نوشته شده از سوی وندی براون را در متن ترجمه به کار گیرد. نویسندگان و تحلیلگران بسیاری به تحسین این کتاب و نگاه خاص وندی براون به مساله دیوارها در جهان امروز پرداختهاند. ریس جونز، جغرافیدان و نویسنده کتاب «مرزهای خشن» میگوید: «برای هر کسی که علاقهمند است نحوه عملکرد جهان در قرن بیست و یکم میلادی را درک کند، لازم است که این کتاب را مطالعه کند.» مارک راینهارت، استاد علوم سیاسی معتقد است: «وندی براون خواننده را وادار میکند که درباره چالشهای پیش روی مبارزات دموکراتیک و مبارزات رادیکال اندیشه کند.» او میافزاید: «کتاب دولت و دیوار؛ افول حاکمیت گسترش دیوارها در عصر ما درون و میان دولت-ملتها را بررسی میکند و به آنها به عنوان نمادی از محدودیت قدرت دولتی در عصر زوال حاکمیت دولتها مینگرد.» وندی براون در این کتاب میکوشد تا نشان دهد «دیوارکشی ملت-دولت را باید نمادی از زوال حاکمیت دانست، نه نمودی از قدرت و استحکام آن.» او در گفتوگویی پیرامون آثارش که خود سهند ستاری آن را ترجمه کرده، میگوید: «دیوارهای بسیاری برای بستن راه مواد مخدر، اسلحه و مهمات، تروریستها یا خیل مهاجران ساخته میشوند؛ ولی در کل تاثیر بازدارندهای ندارند. بارزترین نمونه، دیوار فعلی در مرز ایالات متحده- مکزیک است. این دیوار مهاجران را در مرز به سمت مسیرهای خطرناکتر هل داده؛ صنعتی عظیم ساخته برای قاچاق مهاجران، و دنیایی عظیم پدید آورده از دارودستهها و جرم و جنایتی مرتبط با قاچاق مواد مخدر؛ این تمام کاری است که دیوار ایالات متحده-مکزیک کرده است. صنایع زیرزمینی را تقویت کرده و آمار مرگومیر را افزایش داده است، بیآنکه به صورت واقعی جلوی خیل مهاجران و موادمخدر را بگیرد.» او نظریهپرداز سیاسی و استاد دانشگاه برکلی است و در زمینه نظریه سیاسی مابعد فوکویی، مطالعات انتقادی حقوق و نظریه فمینیستی کار میکند و موضعی مابین مارکس و فوکو دارد. وندی براون در این کتاب برای اثبات ایدهای که مدنظر دارد از نقلقولهایی که شخصیتهای مطرح نیز -بهرغم تفاوتهای عمیق میان باورهای فکری آنان- بهره برده است. او اولین فصل کتاب خود را با نقل قولی از پل هرست نویسنده کتاب فضا و قدرت آغاز میکند: «از زمان سقوط دیوار آتلانتیک در 1944، استحکامات نظامی کارکرد دفاعیشان را از دست دادهاند. از آن پس دیگر حتی وسیعترین استحکامات ظاهری هم ابزارهای اصلی دفاعی نبودند.» براون به نقل قولی از آریل شارون هم اشاره میکند که خطاب به مردم سرزمینهای اشغالی میگوید: «دور سکونتگاههای خود دیوار نکشید که اگر بکشید دست و بال خودتان را میبندید.» شارون به اشغالگران توصیه میکند که باید به دور فلسطینیها دیوار کشید. در فصل پایانی کتاب «دولت و دیوار؛ افول حاکمیت» نویسنده به بررسی آثار افول حاکمیتها بر نیازها، اضطرابها و تمایلات روانی-سیاسی سوژههای مدرن امروزی میپردازد. او در نتیجهگیری این فصل مینویسد: «دیوارکشی ملت- دولت تا حدی پاسخی است به اضطرابها، آمالها و فانتزیهای روانی، آن هم به مدد خلق آثار بصری و یک فضای خیالی ملی علاوه بر کاری که دیوارها وانمود میکنند، انجام میدهند.»
منبع: روزنامه اعتماد 21 دی 1401 خورشیدی