مطالب

حمایت سخنگوی سازمان معلمان ایران از بیانیه کانون صنفی معلمان

بیایید روز معلم را نه به یک روز “نمادین” بلکه  به نقطه آغازی برای “همصدایی و اقدام جمعی” تبدیل کنیم

صندوق ذخیره باید تحت مدیریت و نظارت اعضا باشد/نظارت حراستی و امنیتی و اطلاعاتی مغایر با اساسنامه است

راند دوم در رم

راند اول دیپلماسی

  • ورود به سایت
  • عضویت
جمعه تیر ۲۷, ۱۴۰۴
  • صفحه اصلی
  • اخبار
    • اخبار استانها
  • سازمان
    • واحدهای ده گانه
      • واحد مالی پشتیبانی
      • واحد آموزش
      • واحد اجتماعی
      • واحد پژوهش ونوآوری
      • واحد توسعه و تشکیلات
      • واحد جوانان و دانشجویی
      • واحد حقوقی
      • واحد رسانه وارتباطات
      • واحد طرح وبرنامه
      • واحد سیاسی
    • اساسنامه و مرام‌نامه
    • جلسات شورای مرکزی
    • اطلاعیه‌های سازمان
    • بیانیه‌ها
    • معرفی اعضای ارکان سازمان
    • فرم عضویت در سازمان
  • گفتگو
  • گزارش
  • یادداشت
  • دیدگاه
  • تشکل ها
  • گالری
    • گالری تصاویر
    • گالری فیلم
  • انتخاب سردبیر
  • باشگاه معلمان
  • پیشخوان روزنامه ها
 «دبستانی‌ها» در مدار خشونت ناخواسته
انتخاب سردبیر گزارش

«دبستانی‌ها» در مدار خشونت ناخواسته

مهر ۱۱, ۱۴۰۱ 241 0نظر
image_pdfimage_print

گزارش «اعتماد» به مناسبت سال تحصیلی جدید

نقد آموزش و پرورشی‌ها به عملکرد مدیران آموزشی

همراه با یادداشت‌هایی از:
وزیر / تحلیل یک‌ساله عملکرد آموزش و پرورش
محمدرضا  نیک‌نژاد/ کمبود معلم و افت آموزشی
عبدالرزاق موسوی/ دولت در عمل به وعده‌های خود
در حوزه آموزش موفق نبوده است
نرگس  ملک‌زاده / ما برون را ننگریم و قال را
 ما درون را بنگریم و حال را

حمیدرضا  خالدی

«بچه دبستانی‌های امروز اصلا قابل مقایسه با بچه‌های نسل‌های قبلی نیستند»؛ جمله‌ای که طی سال‌های گذشته به یکی از جملات پرتکرار خانواده‌ها بدل شده است. 
واقعیتی تلخ از روزگار این سال‌های نوجوانان امروز و آینده‌سازان کشور ما که از دید والدین دیروزی، کج‌خلقی و نافرمانی جزو شاخص‌ترین خصلت‌های بسیاری از آنها شده است. رفتارهایی که حتی مدرسه و معلم‌ها را نیز شاکی کرده و به ستوه آورده است.
 دانش‌آموزانی که دو سال دوری از مدرسه باعث شده تا ناهنجاری‌های رفتاری‌شان بیش از پیش نمایان شود و عود کند. حالا بعد از دو سال تعطیلی کرونایی دانش‌آموزان دبستانی که بعضا حال و هوای کلاس‌های حضوری و مدرسه را فراموش کرده‌اند، چند روزی است که دوباره راهی فضای مجازی مدارس قبل از کرونا شده‌اند. مدارسی با سیستم آموزشی نه چندان کارآمد که قبل از کرونا نیز نقدهای فراوانی بر آن وارد بود. دبستانی‌هایی که ثابت کرده‌اند برای تجربه هیجان ممکن است دست به هر کاری بزنند؛ از دعوا و تمسخر والدین و معلمان خود گرفته تا حضور در جمع‌های اعتراضی.
پلان اول 
مدرسه‌ای در شرق تهران-خیابان گلستان
خیابان به نوعی بسته شده است. ماشین‌ها دوبله و سوبله ایستاده‌اند تا مسافران خود را سوار کنند. ماشین‌هایی که راننده اکثر آنها زنان هستند. مادرانی که آمده‌اند تا در این ظهر گرم اول مهرماه فرزندان‌شان را بعد از یک روز تحصیلی به خانه برگردانند. راننده تاکسی که من و دو نفر دیگر سوار آن هستیم با عصبانیت چند بوق می‌زند تا شاید راه بازشود، اما اتفاقی نمی‌افتد. راننده که حالا عصبانی‌تر شده است، می‌گوید: باز مهر شد و بیچارگی ما هم شروع شد!
عاقله مردی که در صندلی پشتی همراه جوانی لاغراندام نشسته است نیز وارد مکالمه می‌شود و می‌گوید: همه‌اش تقصیر این مادرهای این دوره و زمانه است. واقعا شورش را در آورده‌اند. حاضر نیستند اجازه دهند فرزندشان حتی یک کوچه فاصله بین مدرسه تا خانه را تنها برود و بیاید. آن‌قدر بچه‌ها را لوس کرده‌اند که دیگر نمی‌توانند آنها را کنترل کنند.
زن جوانی که در صندلی جلو و کنار راننده نشسته است اما طبق معمول این‌گونه مکالمات، در مقام دفاع از مادران برمی‌آید و می‌گوید: نه آقا این‌طوری‌ها هم نیست! به هر حال بچه‌ها 2 سال مدرسه نرفته‌اند و با فضای درس و کلاس بیگانه‌اند. مادرها هم تلاش می‌کنند تا بچه‌های‌شان راحت‌تر این فضا را بپذیرند. 
ضمن اینکه والدین از امنیت فرزندان‌شان در این آشفته‌بازار ناامنی سرقت و درگیری‌ها واهمه دارند.
مرد میانسال اما دست‌بردار نیست و برای همین از زن سوال می‌کند: یعنی قبول ندارید که بچه‌های امروزی به خاطر رفتارهای مادر و پدرهای‌شان لوس و بی‌ادب شده‌اند؟
زن که انگار دو دل بود حرف دلش را بزند یا واقعیت را، بعد از چند ثانیه جواب می‌دهد: چی بگم والله… من خودم یک پسر مدرسه‌ای سال چهارمی دارم. تمام تلاش من و پدرش این بوده که او را درست تربیت کنیم. ولی نمی‌دانم چرا هر کاری که می‌کنیم، پسرم نه تنها درست نمی‌شود که هر روز بیشتر از روز گذشته بی‌ادب‌تر و پرخاشگرتر می‌شود؟
مکثی می‌کند و ادامه می‌دهد: راستش را بخواهید خیلی بچه‌های امروز کلا اصلا قابل مقایسه با بچه‌های نسل ما نیستند. در دوره ما؛ هرچه بزرگ‌ترها می‌گفتند جرات نمی‌کردیم روی حرف آنها حرف بزنیم، ولی الان بچه 12-11 ساله من خیلی راحت توی روی من درمی‌آید و می‌گوید: دوست داشتم که فلان کار را کردم. هر کاری می‌خواهی بکن! مثلا بدون اینکه به تذکرهای ما توجهی داشته باشد با دوستانش بیرون می‌رود. وقتی هم با وی بحث می‌کنیم باز هم جواب مثل همیشه می‌گوید: به شما ارتباطی ندارد. من این‌طوری «حال» می‌کنم!
راننده هم که حالا راه برایش باز شده، کمی گاز می‌دهد و می‌گوید: بچه‌های الانی همه‌شون همین‌طور هستند. نوه من هم به‌شدت نافرمان شده است. 6 سالش است ولی از همین الان نمی‌شود کنترلش کرد. البته من همیشه به پسرم می‌گویم که تقصیر خودت است که این‌همه به این بچه پروبال می‌دهید و هرچه می‌خواهد دراختیارش قرار می‌دهید. مسلم است وقتی محدودیتی نداشته باشد و هر کاری که دلش بخواهد، بکند، چه جور بچه‌ای بار می‌آید!

پلان دوم
مدرسه‌ای در غرب
خیابان پیامبر در محله مهران
اینجا هم مثل همه مدارس دیگر دم در مدرسه‌ای دخترانه، تعداد زیادی مادر و پدر جمع شده‌اند تا فرزندان‌شان تعطیل شوند و آنها را به خانه ببرند. مادر یکی از دانش‌آموزانی که منتظر تعطیلی مدرسه هستند تبلتی در دست دارد و انگار که خسته شده باشد دایم آن را از این دست به آن دست می‌دهد. زن دیگری که گویا دوست وی است و مانند بقیه برای بردن دخترش منتظر آنجا ایستاده، به شوخی می‌گوید: خب مگه مجبوری این تبلت را با خودت این طرف و آن طرف می‌کشانی؟ می‌گذاشتی خانه بماند.
زن جوان لبخند تلخی می‌زند و جواب می‌دهد: اگر این را نمی‌آوردم سحر پدرم را در می‌آورد. از همان دم در مدرسه بازی را شروع می‌کند تا وقتی که به خانه برسد. 
در مدرسه باز می‌شود و دختربچه‌های دانش‌آموز داخل آن مانند موجی، جیغ‌زنان مانند موجی پر‌خروش بیرون می‌آیند. دو دختر با مانتوهای طوسی‌رنگ هم به سمت دو زنی که یکی از آنها تبلتی در دست دارد، می‌آیند و با لحنی بی‌تفاوت سلام می‌کنند. مادرها اما برعکس با چنان شور و هیجانی از آنها استقبال می‌کنند که گویا چند هفته‌ای می‌شود که آنها را ندیده‌اند!
سحر همان‌طور که مادرش گفته بود اولین چیزی که می‌خواهد تبلتش است، آن‌هم با این جمله: تبلتم رو آوردی؟! مادر به شوخی می‌گوید: نه… یادم رفت! سحر اما بی‌توجه به دور و برش جیغی می‌زند و می‌گوید: اه… نرگس تو چقدر بی‌عرضه‌ای…! 
نرگس که از این گستاخی ناگهانی دخترش آن‌هم در برابر دیگران شوکه شده است چند لحظه‌ای مانند مسخ‌شده‌ها سکوت می‌کند اما بعد دوباره برخودش مسلط می‌شود و رو به دخترش می‌کند و می‌گوید: شوخی کردم عزیزم… بیا بگیر… دختر دستش را دراز می‌کند و با همان لحن گستاخانه می‌گوید: تو چقدر دروغگویی. خب مگر مرض داری که اذیت می‌کنی! و تبلت را می‌گیرد و می‌رود به سمت پژویی که گویا متعلق به مادرش است.
نرگس هم برای اینکه بیش از این در برابر بقیه شرمنده نشود سریع خداحافظی می‌کند و به سمت ماشینش می‌رود.

پلان سوم
چند دختر 13-12 ساله در خیابان باهم دعوا می‌کنند. دعوایی در حد گیس و گیس‌کشی! چند پسر هم دورشان را گرفته‌اند و نگاه‌شان می‌کنند. معلوم است که با هم ارتباط دارند و دوستند. از بین فحش‌ها و حرف‌های رکیکی که نثار هم می‌کنند معلوم می‌شود که دعوا سر یک موضوع بی‌اهمیت است. دو زن تقریبا مسنی که در صف نانوایی ناظر این صحنه‌ها هستند لب ور می‌چینند و سوژه‌ای برای صحبت پیدا کرده‌اند. یکی از آنها به دیگری می‌گوید: واقعا دوره آخر زمان شده است! آخه یک دختر چقدر باید وقیح باشه که این‌طوری تو کوچه و خیابون دعوا کنه و کارشون به کتک‌کاری هم بکشه؟ 
زن حین صحبتش هم سری به تاسف تکان می‌دهد و در تایید حرف همسایه‌اش می‌گوید: آخه ما کی این‌طوری بودیم. ما تا وقتی شوهر نکرده بودیم اصلا جرات نداشتیم تو کوچه تنها بریم و بیاییم. واقعا آدم می‌ماند چه بگوید مریم خانم جان!
مریم خانم اما توجیه جالبی در مورد دلیل به قول خودش «وقیح» شدن بچه‌های امروز دارد: دلیلش ساده است. در دوران ما هر خانواده‌ای چندین بچه داشتند و اصلا فرصتی برای لوس کردن و نازپرورده کردن آنها نداشتند. یعنی نه فرصتش را داشتند و نه پولش را. تا بچه حرف می‌زد، می‌زدند تو سرش و تو اتاق یا انباری حبسش می‌کردند. اما حالا اکثر بچه‌ها تک‌فرزند هستند. 
برای همین در خانواده‌ها حکومت می‌کنند. هرچه بخواهند در اختیارشان است، ضمن اینکه از آنجایی که اکثر پدر و مادرها شاغل هستند دیگر فرصتی برای تربیت بچه‌های‌شان ندارند و بسیاری از بچه‌ها در خانه‌های پدربزرگ و مادربزرگ‌ها یا مهدکودک‌ها و… بزرگ می‌شوند. خب معلوم است که این بچه‌ها وقتی به مدرسه می‌روند و کنار هم قرار می‌گیرند، چه جمع تحفه‌ای می‌شوند!
زن دوم هم در تایید حرف دوستش می‌گوید: مدرسه‌های امروز شده کلاس آموزش انواع خلاف‌های جورواجور به بچه‌ها! سیگار کشیدن و لباس پوشیدن و آرایش کردن و فیلم رد و بدل کردن و فحش یاد گرفتن و…. دیگه معلم‌ها هم زورشان به بچه‌ها نمی‌رسد. کافیه یک کم به یکی از دانش‌آموزان سخت بگیرد یا سرش داد بزند، فوری پدر و مادرش می‌آیند و از وی شکایت می‌کنند و کارش به ناکجاآباد می‌کشد!
نوبت مریم خانم است تا نانش را بخرد و برود. بهانه‌ای برای پایان یک گپ کوتاه اما پر از تجربه! حالا دیگر دخترها هم به لطف پادرمیانی پسرهایی که آنجا جمع شده‌اند، دست از دعوا کشیده‌اند و هر کدام به سویی می‌روند! 

گستاخی دانش‌آموزان کرونایی
معلم یک دبستان پسرانه در تشریح رفتارهای دانش‌آموزان پس از اتمام آموزش مجازی گفت: واقعیت این است که پس از باز شدن مدارس، با دانش‌آموزان تنبل و بی‌توجه به درس مواجه هستیم و بسیاری از آنان رفتارهای پرخاشگرانه‌ای در مقابل همکلاسی‌ها و دوستان خود بروز می‌دهند.
مهسا ایرانی تصریح کرد: بررسی‌های مشاوران و ریشه‌یابی معلمان حکایت از آن دارد که تنهایی دوران آموزش مجازی و دسترسی به انواع فیلم‌ها و اطلاعات در بستر فضای مجازی، باعث بروز پرخاشگری در دانش‌آموزان شده است.
وی اضافه کرد: دانش‌آموزانی که رفتارهای مناسبی ندارند همراه با والدین خود به مراکز مشاوره معرفی شدند. البته بسیاری از خانواده‌ها توان پرداخت هزینه‌های مشاوره را ندارند.
این معلم قدیمی گفت: دانش‌آموزان عادت به حضور در مدرسه ندارند و آموزش مجازی عادت آنها برای مطالعه کتاب‌های درسی را کاهش داده است. از طرفی تنبلی یا انجام ندادن تکالیف در دوران کرونا و آموزش مجازی باعث شده تا یادگیری دانش‌آموزان کاهش پیدا کند.

شاخصه‌ای به نام هنجارشکنی
ناهید دهقان، روانشناس و مشاور در گفت‌وگو با «اعتماد» درخصوص تغییرات رفتاری دانش‌آموزان در دو دهه اخیر گفت: واقعیت این است که بچه‌هایی که تا همین چند سال قبل به مدرسه می‌رفتند، از جهات مختلف قابل استناد بودند و می‌شد به آنها نمرات قابل قبولی داد، اما امروز رفتارهای اجتماعی دانش‌آموزان هم بسیار ناهنجار شده و هم بسیار ضعیف به‌طوری که حتی نمی‌توانند همدیگر را تحمل کنند، ضمن آنکه روحیه مشارکت‌پذیری نیز در آنها به‌شدت کاهش پیدا کرده و کلا می‌توان گفت دانش‌آموزان امروز دانش‌آموزانی هستند که آستانه تحمل‌شان به‌شدت پایین آمده است. درحقیقت در حال حاضر این دانش‌آموزان هستند که در بسیاری از موارد معلم‌ها را کنترل می‌کنند!
وی افزود: این رویه حتی در یادگیری آنها نیز تاثیرگذار بوده است به‌طوری‌که مثلا اگر متوسط معدل یک کلاس 19 بوده است امروز به حدود 15 رسیده است.
اما چرا دانش‌آموزان امروز به چنین نقطه‌ای رسیده‌اند؟ سوالی که دهقان در پاسخ به آن گفت: بخش اعظم ناهنجاری‌های رفتاری دانش‌آموزان امروز ما، به جامعه و خانواده‌ها برمی‌گردد. به تناقض‌هایی که در جامعه و خانواده‌ها می‌بینند، به فضای نابسامان مجازی، به مسائل و مشکلات اخلاقی پدر و مادرهای‌شان، به اختلافات والدین باهم، به برخوردهایی که در جامعه می‌بینند و…..
با تمام این تفاصیل برای کنترل شرایط کنونی و اصلاح رفتار دانش‌آموزان چه می‌توان کرد؟ سوالی که این روانشناس در پاسخ به آن گفت: حقیقت این است که در حال حاضر خود دبیران و معلم‌ها نیز آموزش درستی برای برخورد با دانش‌آموزان و هنجارشکنی‌های دانش‌آموزان ندارند! ضمن اینکه در دروس آموزشی آنها نیز چنین نکاتی کمتر توجه شده است. در مقابل برای دانش‌آموزان نیز باید آموزش‌های رفتاری ضروری درنظر گرفته شود و در کتاب‌های درسی این موضوعات پیش‌بینی شود، چراکه تازمانی که معلم‌ها و مربیان مدارس و حتی خود دانش‌آموزان با این آموزش‌ها آشنا نشوند، چطور انتظار داریم که لجام‌گسیختگی دانش‌آموزان تغییر کرده و اصلاح شود؟!
وی تصریح کرد: از طرفی به نظرم بهتر است آموزش و پرورش نیز با جذب نیروهای جوان و تربیت معلم‌هایی که با رفتارهای نوجوانان و جوانان آشنا باشند و به خاطر فاصله سنی کمی که با آنها دارند، مسائل و مشکلات‌شان را درک کنند، می‌تواند اندک اندک اوضاع نابسامان حاکم بر مدارس و فضای دانش‌آموزی را ساماندهی کند.
اما آینده جامعه‌ای که هم اینک چنین دانش‌آموزان لجام‌گسیخته‌ای دارد چه خواهد شد؟ دهقان در پاسخ به آن گفت: معتقدم که دانش‌آموزان امروز، در آینده و بعد از فارغ‌التحصیل و وارد جامعه شدن، بیشتر از آنکه به دیگران آسیب بزنند به خودشان آسیب می‌زنند و اکثرا تبدیل به انسان‌هایی افسرده می‌شوند. البته این رویه می‌تواند بسیار خطرناک باشد، چراکه این افسردگی و آسیب‌های روحی و روانی در تمامی ارکان زندگی آنها از فرزندپروری گرفته تا سلامت و روان خانواده آنها را تهدید می‌کند که این امر می‌تواند خطری جدی برای آنها باشد.


مادر یک دانش‌آموز: تمام تلاش من و پدرش این بوده که او را درست تربیت کنیم، ولی نمی‌دانم چرا هر کاری که می‌کنیم، پسرم نه تنها درست نمی‌شود که هر روز بیشتر از روز گذشته بی‌ادب‌تر و پر‌خاشگرتر می‌شود؟
مادری از نسل گذشته: اکثر پدر و مادرها شاغل هستند دیگر فرصتی برای تربیت بچه‌های‌شان ندارند و بسیاری از بچه‌ها در خانه‌های پدربزرگ و مادربزرگ‌ها یا مهدکودک‌ها و… بزرگ می‌شوند. خب معلوم است که این بچه‌ها وقتی به مدرسه می‌روند و کنار هم قرار می‌گیرند، چه جمع تحفه‌ای می‌شوند!

دهقان: حقیقت این است که در حال حاضر خود دبیران و معلم‌ها نیز آموزش درستی برای برخورد با دانش‌آموزان و هنجارشکنی‌های دانش‌آموزان ندارند! ضمن اینکه در دروس آموزشی آنها نیز چنین نکاتی کمتر توجه شده است.
به نظرم بهتر است آموزش و پرورش نیز با جذب نیروهای جوان و تربیت معلم‌هایی که با رفتارهای نوجوانان و جوانان آشنا باشند و به خاطر فاصله سنی کمی که با آنها دارند، مسائل و مشکلات‌شان را درک کنند، می‌تواند اندک اندک اوضاع نابسامان حاکم بر مدارس و فضای دانش‌آموزی را ساماندهی کند.

کمبود معلم و افت آموزشی

محمدرضا نیک‌نژاد

ساماندهی نیرو در آموزش و پرورش یکی از مهم‌ترین و پیچیده‌‌ترین کارهایی است که وزارتخانه برعهده دارد و گاه نیازمند برنامه‌ریزی‌های چندساله است، اما این کار در بیش از یک دهه گذشته با گرفتاری‌های گوناگونی روبه‌رو بوده که مهم‌ترین آن کمبود شدید نیرو است. کمبود نیرو بنابر آمارهای ارایه‌شده در سخنان دست‌اندرکاران گاه به 300 هزار معلم می‌رسد و راه‌های کوتاه‌مدت و اورژانسی جبران آن نیز به‌کارگیری نیروهای خرید خدمات و دانشجویان ترم‌های پایانی دانشگاه فرهنگیان، جذب معلمان از راه آزمون استخدامی، معلمان مهرآفرین، معلمان آزاد، معلمان حق‌التدریس، به‌کارگیری فرهنگیان بازنشسته و سپردن چند ساعت تدریس به معاونان و مدیران مدرسه و البته افزایش ساعت‌های تدریس به شکل اضافه کار به معلمان شاغل است. گرچه همه این روش‌ها کلاس‌ها را پر می‌کنند اما هر کدام به شکلی زمینه افت کیفیت آموزشی را نیز فراهم کرده که طرح و پرداختن به آن در این فضای اندک رسانه‌ای ممکن نیست؛ از این رو از آن درگذشته و تنها به یک سفارش بایسته بسنده می‌شود. 
بر کسی پوشیده نیست که یکی از مهم‌ترین ریشه‌های ناکارآمدی در انجام وظیفه، رضایتمندی است. به‌کارگیری نیروهای اشاره‌شده در بند بالا زمانی می‌تواند از حداقل‌های کارآمدی برخوردار باشد که افراد به ‌کار گرفته‌شده از کار خود رضایت نسبی داشته باشند. مهم‌ترین ریشه رضایتمندی دستمزد کافی و پرداخت‌های به‌موقع است که کم‌و‌بیش همه معلمان از این نظر گلایه‌مند و عصبانی هستند. سال‌هاست بازنشستگان فرهنگی برای همسان‌سازی حقوق به هر در بسته‌ای می‎زنند و باز نمی‌شود، بازنشسته‌های 1400 پس از یک سال و اندی هنوز سنوات خود را دریافت نکرده‌اند، دریافت حقوق معلمان خرید خدمات، مهرآفرین، حق‌التدریس، شاغل و بازنشستگانی که همچنان با آموزش و پرورش همکاری می‌کنند، برخلاف وعده‌های پرشمار کار به دستان، چندین ماه از طلب سال گذشته خود را دریافت نکرده‌اند و این بدقولی‌ها زمینه دلزدگی، خستگی، کم‌انگیزگی، عصبانیت، رفتن به دنبال شغل‌های دوم و سوم، عدم تمرکز بر آموزش و بی‌توجهی به وظیفه‌های حرفه‌ای شده و می‌شود. اگر با به‌کارگیری این نیروها به دنبال خالی نگذاشتن کلاس‌ها هستیم که احتمالا شدنی است اما بی‌گمان نارضایتی‌های معلمان، در هر سطحی، به‌شدت بر کیفیت آموزشی آنان در کلاس آسیب می‌زند و دست‌اندرکاران باید در این زمینه پاسخگو باشند. آیا امسال می‌توانیم شاهد عمل به وعده‌های دست‌اندرکاران در پرداخت‌ ماهانه پرداخت‌ها باشیم یا بازهم آموزش و پرورش در رفتاری غیراخلاقی فقط به دنبال پر کردن کلاس‌هاست؟! 

دولت در عمل به وعده‌های خود در حوزه آموزش موفق نبوده است

عبدالرزاق موسوی

سال تحصیلی جدید در حالی شروع می‌شود که حدود یک سال از دوران وزارت وزیر و بیش از یک سال از عمر دولت جدید می‌گذرد.
ارزیابی برنامه وزیر و دولت در حوزه آموزش و پرورش از طرف صاحب‌نظران و کارشناسان امری ضروری است. البته اداره عقلایی، منطقی و علمی این دستگاه عظیم و مهم ایجاب می‌کند، دولت و مجلس در مقام ارزیابی شفاف و علمی عملکرد آن برآیند.
لازمه ارزیابی منصفانه و واقعی، وجود برنامه‌ای است که قرار بوده است، براساس آن، وزارت آموزش و پرورش اداره شود. اینکه، این برنامه تا چه حد منطبق بر استانداردهای آموزش و پرورش و منطبق با سیاست‌گذاری‌ها و قوانین بالادستی است، خود موضوع مهم دیگری است که باید به آن پرداخته  و در بوته نقد قرار گیرد. لیکن در این یادداشت، نگاهی اجمالی به عملکرد وزیر براساس رویکرد دولت و برنامه‌های اعلام شده او به نمایندگی از دولت و مجلس در حوزه آموزش و پرورش خواهیم داشت.
رییس‌جمهورمی گوید: 
1- صرف کردن منابع در آموزش و پرورش، نه هزینه، بلکه بزرگ‌ترین و پرثمرترین سرمایه‌گذاری است که می‌تواند آینده کشور را تضمین کند.
2- جایگاه محوری و نقش اساسی مدارس اقتضا می‌کند که همه نهادهای کشور در عرصه‌های مختلف رسانه، اقتصاد، فرهنگ و غیره به آموزش و پرورش کمک کنند، همه دستگاه‌ها موظف هستند، در خدمت مدرسه باشند.
3- با توجه به جایگاه محوری معلم در نظام آموزش و پرورش حفظ و نگهداری‌ شأن، منزلت و معیشت معلمان بسیار مهم است و طرح رتبه‌بندی ناظر بر تحقق همه این اهداف است و صرفا جنبه معیشتی و مالی ندارد.
مفروض این است که آقای رییس‌جمهور اینها را باور دارد و بنا داشته است، آنها را اجرایی کند و وزیر خود را با این نگاه انتخاب کرده است. اینکه در عمل و در طول یک سال گذشته موضعگیری او و دولت در همین جهت بوده است، یاخیر؟ قضاوت با کارشناسان و معلمان در موضوع طرح و یا قانون رتبه‌بندی که ایشان آن رامتضمن تقویت و تامین شأن، منزلت و معیشت معلمان می‌داند، فقط کافی است، به متن قانون، آیین‌نامه اجرایی و شیوه‌نامه اجرا و اظهارات منتقدین آن در خود مجلس توجه داشته باشیم و اینکه نه تنها مشکلی از مشکلات معیشتی معلمان را برطرف نکرده و نخواهد کرد، بلکه منزلت و شأن آنان را نیز به ‌شدت هدف گرفته است.
وزیر آموزش و پرورش، به نمایندگی از دولت رویکردهای دولت متبوع را این‌گونه بر می‌شمارد: 
۱- ارتقای امر حاکمیتی آموزش و پرورش در تراز نظام جمهوری اسلامی ایران
۲- دستیابی به عدالت تربیتی
۳- مدرسه محوری و استقرار مدرسه صالح
۴- خروج از نظام برنامه تک ساحتی و تربیت مبتنی بر ساحت‌های شش‌گانه تربیت
۵- ارتقای شأن و جایگاه معلمان
و در برنامه یک‌ساله خود با عنوان برنامه کوتاه‌مدت در آموزش و پرورش، اهم اولویت‌های خود را این‌گونه بیان می‌کند: 
۱- تدوین برنامه اجرایی و عملیاتی سند تحول بنیادین…
۲- پیگیری و اجرای کامل رتبه‌بندی
۳- تسریع در استقرار سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک و آماده‌سازی آن برای انجام ماموریت‌های محوله
۴- تقویت انگیزه و مشارکت‌پذیری و ساماندهی منابع انسانی کارشناسی و مدیریتی مبتنی بر الگوی شایستگی‌های تخصصی، حرفه‌ای و انقلابی
۵- استفاده حداکثری از ظرفیت قانون بودجه جهت تامین منابع مالی به حد کفایت و پرداخت تعهدات مالی 
۶- پیگیری تصویب اساسنامه صندوق ذخیره صندوق ذخیره فرهنگیان به استناد تبصره ۱۳ «ک» بودجه ۱۴۰۰
۷- تلاش برای افزایش تخصیص ردیف‌‌های بودجه غیرپرسنلی جهت توسعه عدالت تربیتی و افزایش کیفیت بخشی به خدمات آموزشی و پرورشی
۸-اتخاذ تدابیر لازم جهت پوشش تحصیلی جمعیت لازم‌التعلیم به منظور انسداد مبادی بیسوادی، جذب بازماندگان از تحصیل و جلوگیری از ترک تحصیل دانش‌آموزان به ویژه در مناطق کم‌برخوردار
فارغ از ایرادات نگارشی، محتوایی، ناهماهنگی بین محورها، استفاده از مفاهیم خودساخته همچون مدرسه صالح و تعارض جدی برخی از این اولویت‌ها با قانون اساسی و فلسفه و ماموریت آموزش و پرورش و نیاز جامعه وجود دارد که لازم است صاحب‌نظران این حوزه به آن بپردازند و اینکه چه آثار زیانباری را به جای خواهد گذاشت و رویکردهای اجرایی وزیر در همین مدت اندک، برخی از آنها را آشکار ساخته است، 
پرسش اساسی و مهم این است که وزیر آموزش و پرورش در اجرای این برنامه‌های کوتاه‌مدت چه عملکردی داشته است؟
قرار بوده است برنامه عملیاتی و اجرایی سند تحول بنیادین در همین یک سال تدوین شود، آیا تدوین شده است؟
ایشان متعهد شده است، قانون رتبه‌بندی را به‌ طور کامل اجرایی کند. ارزیابی از اجرای این مهم را باید از جامعه معلمان سوال کرد. اعتراضات معلمان و انتقادات کارشناسان، ناتوانی وزیر را در اجرای آن نشان می‌دهد.
قرار بوده است سازمانی به نام سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک را مستقر کند. از این سازمان نیز هیچ اطلاعی در دست نیست. قرار بوده است وزیر انگیزه و روحیه مشارکت‌پذیری را مبتنی بر الگوی شایسته‌گزینی تقویت کند. بهتر است وزیر اقدامات خود را با آمار و ارقام اطلاع‌رسانی کند. یکی دیگر از اولویت‌های ایشان، این است که در اجرای مصوبه مجلس و به جای دفاع از ماهیت خصوصی بودن صندوق و اجرای اساسنامه موجود، اساسنامه صندوق ذخیره را به مجلس برده و آن را به صورت دولتی و یا عمومی غیردولتی مصوب و دست معلمان را از اندک سرمایه مادی خود کوتاه‌تر کنند.
  از ظرفیت قانون بودجه جهت تامین منابع مالی برای توسعه عدالت تربیتی (تعابیر جدیدی که هیچ تعریفی از آنها را نشده است و البته حذف آموزش از اهداف نظام آموزشی) و کیفیت بخشیدن به خدمات آموزشی و پرورشی چه کرده است؟
  موضوع افزایش پوشش تحصیلی و جذب بازماندگان از تحصیل و…
اینها اهم برنامه‌های کوتاه‌مدت و یک‌ساله ایشان بوده است، با آمار و ارقام و به صورت مستند به مردم اعلام کنند، چه کرده‌اند؟
بر این باور هستیم، اول، رییس‌جمهور در اجرای وعده‌ها و تعهدات در هر سه حوزه آموزش و پرورش، معلمان و مدرسه موفق نبوده است، دوم، برنامه‌های وزیر به نمایندگی از دولت برای اداره آموزش و پرورش، مبتنی بر اصول و یافته‌های علمی و نیاز روز آموزش و پرورش نبوده است و سوم، در اجرای همین برنامه ایشان توفیقاتی نداشته است و باید او را ضعیف‌ترین وزیر در مقایسه با وزرای قبلی آموزش و پرورش دانست و شاید بتوان او را غیرمسوول‌ترین و غیرپاسخگوترین وزیر آموزش و پرورش حداقل، سال‌های اخیر معرفی کرد.
دبیرکل انجمن اسلامی معلمان

نقدی بر ناکارآمدی آموزش و پرورش

ما برون را ننگریم و قال را، ما درون را بنگریم و حال را

نرگس ملک‌زاده

درباره ارزیابی آموزش و پرورش در دولت سیزدهم و اینکه چه بر آن گذشت به موارد بسیاری می‌توان اشاره کرد. متاسفانه آموزش و پرورش با روایت‌سازی غیر واقعی بر پایه تبلیغات رسانه‌ای در این یک سال گذشته سعی بر آن داشت تا وظایف ذاتی خود را با شانتاژ رسانه به خیز تحولی آموزش و پرورش در دولت سیزدهم در رسانه‌ها منعکس کند، گزارش‌های خلاف واقع، بازی با اعداد و ارقام استفاده از کلمات دهان پر کن برای یک فعالیت روتین و همیشگی آموزش و پرورش نمونه‌ای از این زمان خریدن به نفع ستاد و بالطبع زیان رساندن به نظام آموزشی است. تیم رسانه‌ای آموزش و پرورش با راه‌اندازی موج‌های آرام و یارگیری‌های رسانه‌ای متداول در بازی‌های سیاسی و هزینه‌کرد در فضای مجازی با استفاده از کاربران و صفحات پر بازدید ضربان نبض آموزش و پرورش را منظم نشان داد اما تجربه زیسته ما معلمان نشان می‌دهد در این یک سال و چند ماه گذشته آموزش و پرورش نتوانست گام‌های تحولی را در جهت بهبود اوضاع بردارد و حتی در مواردی آن‌قدر کوتاهی و بی‌مهری در آموزش و پرورش انجام شد که گویا خود مدیران ارشد نظام آموزشی به شعار «آموزش‌وپرورش دانش‌بنیان و تحول‌آفرین، پیشران ایران قوی» به لقمه‌ای  بزرگ‌ که در دهان آموزش و پرورش فعلی گیر  کرده، نگاه می‌کنند. 
لقمه‌ای که روزی بهانه‌ای بود برای عرض اندام مدیران آموزش و پرورش و اینک تنها به شعاری پرطمطراق برای این وزارتخانه و دولت بدل شده است.
اگر فرصت این باشد که پای صحبت‌های نه فقط معلمان، بلکه دانش‌آموزان و خانواده‌های آنها بنشینیم و از آنها درباره تغییرات ملموس آموزش در یک سال گذشته سوال کنیم خواهیم دید که تفاوت بین آنچه شیپورچی‌های مجازی بیان می‌کنند با آنچه در نظام آموزشی و مدرسه قابل رویت است تفاوت با دز بالاست، درست مانند تفاوت ماه و خورشید، چراکه آنچه که امروز ما در سیستم آموزشی کشورمان شاهد هستیم 180درجه با آنچه که مسوولان داعیه آن را دارند تفاوت دارد! 
البته بی‌انصافی نباشد که انعکاس غیر مواقع زاییده این دولت سیزدهم نیست و این بداخلاقی رسانه‌ای ارث مشترک تمام دولت‌هاست که دولت مردمی از آن برای بیشتر بهره برده است. اما هرچه تلاش کنند تا شرایط آموزشی کشور را پیشران و متمایل به تحول نشان دهند موفق نخواهد بود چون تلاش درون مجموعه آموزش و پرورش بیشتر بر هیاهوی رسانه‌ای تمرکز کرده است و بازیابی ریشه‌های چند ده ساله آموزش و پرورش که در حال پوسیده شدن است مغفول مانده است. 
رویه‌ای که مانع از آن شده تا با وجود گذشت سال‌ها، هنوز سیستم آموزشی ما خط مشی‌ای مشخص و البته کارآمد را داشته و تجربه کند.
کاش فقط وزیر آموزش و پرورش به این درنگ کوتاه مطرح شده توسط یونیسف پاسخ دهند که چرا فقط یک‌سومِ بچه‌های ده‌ساله که ظاهرا در کلاس درس حاضر و از آموزش برخوردار هستند، می‌توانند یک داستان یا متنِ ساده را بخوانند و بفهمند، البته این آمار غیر از محرومان و جاماندگان از تحصیل است و سهم ایران از این یک‌سوم‌ها چه میزان است.
عضو هیات‌مدیره 
کانون صنفی معلمان- مدیر مدرسه

کارشناسان نظر می‌دهند

نقد آموزش و پرورشی‌ها به عملکرد مدیران آموزشی

اصولا بهترین نقد را باید از زبان کسانی شنید که معضلات آن عرصه را از نزدیک لمس کرده باشند. با همین دیدگاه، معلم‌ها، مربیان و کارشناسان بهترین گزینه برای نقد عملکرد یک‌ساله آموزش و پرورش هستند. نقدی از سوی تعدادی از دست‌اندرکاران آموزش و پرورش که هر یک از منظر خود، عملکرد سیستم آموزشی کشورمان را زیر ذره‌بین برده‌اند. 
مریم رنگ‌آمیزطوسی، نماینده مدیران مدارس در شورای عالی آموزش و پرورش از جمله نقاط ضعف دولت را در انتصابات ستادی به ویژه مدیران استانی و منطقه‌ای می‌داند و می‌گوید: هر چند تلاش بر جوانگرایی و انتصاب مدیران جوان بوده است، اما متاسفانه شاهد دخالت نمایندگان مجلس و استانداران در انتصاب برخی مدیران استانی و روسای مناطق بودیم. این اتفاق خلاف فرمایشات رهبری مبنی بر عدم دخالت نمایندگان در موضوع انتصابات بوده است.
این عضو شورای عالی آموزش‌ و پرورش ادامه می‌دهد: پیشنهاد می‌کنم به ظرفیت معلمان و کارکنان توانمند آموزش و پرورش بیش از این توجه شده و توانمندی این افراد مورد توجه قرار بگیرد. افراد متخصص و اثرگذار کم نداریم و انتظار بود از همه طیف‌ها و تخصص‌های موجود استفاده شود. آموزش و پرورش جای خطا و اشتباه نیست و فرصت آزمایش و خطا نداریم. حداقل ویژگی لازم برای قبول مسوولیت، برخورداری از سابقه مدیریتی حتی مدیریت مدرسه است.
نقدی بر انتصاب‌ها
به نظر می‌رسد انتصاب‌های دولت در حوزه آموزش، به ‌شدت مورد انتقاد مسوولان و کارشناسان آموزش و پرورش باشد کمااینکه ابراهیم سحرخیز، استاد دانشگاه و معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش نیز، انتخاب وزیر و پس از آن انتصاب برخی معاونین آموزش و پرورش را جزو نقاط ضعف دولت دانست و گفت: آموزش و پرورش بزرگ‌ترین نهاد فرهنگی کشور و یک سرمایه است، هزینه‌ای نیست. برای این وزارتخانه باید به دنبال افراد تحول‌خواه بود. رییس‌جمهور نیز در سخنان اخیرش در جمع مدیران آموزش و پرورش تاکید کرد کسانی که اهل تحول نیستند باید از کار برکنار شوند. ما ۸۵۰ هزار معلم فرهیخته در آموزش و پرورش داریم که حدود ۷۰درصدشان تحصیلات بالای دانشگاهی و مدارک از دانشگاه‌های معتبر دارند و آموزش و پرورش را می‌شناسند و یک‌شبه از سربازی به سرداری نرسیده‌اند.
سحرخیز با طرح این پرسش که چرا راهبری ستاد آموزش و پرورش به اشخاصی سپرده شده است که بعضا برخی از آنها یک روز هم معلمی نکرده‌اند، از انتصاب برخی مدیران و معاونان این وزارتخانه که سابقه معلمی نداشته‌اند و از نیروهای آموزش و پرورش نبوده و اکنون با قرارداد کار معین، مشغول به فعالیت در پست معاونت شده‌اند، گلایه کرد و گفت: سامانه معرفی مدیران اقدام بسیار خوبی بود، اما عملیاتی نشد. 
وی دیگر نقطه ضعف عملکردی آموزش و پرورش را عدم شفافیت در صندوق ذخیره فرهنگیان دانست و گفت: معلمان هنوز به اتاقک شیشه‌ای در صندوق ذخیره نرسیده‌اند. برخی افرادی که در صندوق مشغول به فعالیتند که بازنشسته‌اند یا تخصص اقتصادی ندارند. همچنین افرادی را در شورای عالی آموزش و پرورش داریم که مصداق تعارض منافع هستند و مدرسه غیردولتی دارند. معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش نقطه ضعف سوم دولت در وزارت آموزش و پرورش را عدم تسریع در اجرایی‌سازی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دانست و گفت: دیروزی‌ها «کمیته» اجرای سند تحول تشکیل داده بودند و امروزی‌ها می‌گویند «قرارگاه»؛ با الفاظ که کاری نداریم، مهم خروجی است. کدام بند از سند تحول تاکنون اجرا شده است؟

اقتصاد آموزشی
جواد نوبختی، عضو شورای عالی آموزش و پرورش پایین بودن سهم آموزش و پرورش از سرانه عمومی را از جمله نقاط ضعف دولت کنونی دانسته و در عین حال گفت: از منظر اقتصادی نیز سهم خوبی از جی.‌دی.‌پی عاید آموزش و پرورش نمی‌شود. نقطه ضعف و چالش دیگر که اکنون آموزش و پرورش در دولت سیزدهم با آن روبه‌رو است عدم نگاه عمیق به سند تحول بنیادین است.
وی افزود: ۱۲ سال از تدوین سند تحول بنیادین می‌گذرد و متاسفانه هنوز به‌طور کامل عملیاتی نشده است. براساس مفاد سند تحول بنیادین و موکدات رهبری در دیدار با معلمان، سند تحول بنیادین باید ترمیم و به‌روزرسانی شود. طبق قانون باید هر پنج سال یک‌بار این اتفاق بیفتد.

اطلاع‌رسانی ضعیف
علیرضا آل‌امین، عضو هیات علمی و مسوول بسیج اساتید دانشگاه فرهنگیان هم نقطه ضعف مهم دولت در حوزه آموزش و پرورش را اطلاع‌رسانی ضعیف خدمات انجام شده دانست و گفت: روند اطلاع‌رسانی دولت در آموزش ‌و پرورش باید تقویت شود. آموزش و پرورش باید بیشتر با رسانه‌ها در ارتباط باشد و اگر اقدامات خوبی انجام می‌شود از طریق رسانه‌ها گفته و به مردم منعکس شود. مردم خوبی داریم و همراهی می‌کنند؛ به ویژه قشر فرهیخته فرهنگیان. به عنوان مثال رتبه‌بندی معلمان اقدام خوبی بود که خوب اطلاع‌رسانی نشد. 

چالش‌های نظام تعلیم و تربیت
محمد رمضانی، معاون گفتمان‌سازی و مطالبه‌گری بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان نیز در تشریح نقاط ضعف و چالش‌های موجود در نظام تعلیم و تربیت گفت: چالش اول، فهم ضعیف از رویکرد اصلی مردمی‌سازی، در حوزه آموزش و پرورش است. متاسفانه به همین علت شاهد رویکردهایی در جهت افزایش خصوصی‌سازی مدارس و در تضاد با حقیقت مردمی‌سازی و مشارکت مردم در فرآیند تعلیم و تربیت هستیم. وی ادامه داد: چالش دوم آموزش و پرورش که چالش دیرینه این حوزه به حساب می‌آید، عدم ورود جدی و قابل توجه سایر ارکان دولت به ویژه نهادهای فرهنگی و تربیتی به فرآیند تعلیم و تربیت رسمی و عمومی است. کم بودن ارتباط و همکاری سایر نهادها و ارگان‌ها با آموزش و پرورش هم موجب کاهش کارایی این نهاد در فرآیند تعلیم و تربیت مردم خواهد شد و هم ظرفیت پشتیبانی از این نهاد مهم را تقلیل خواهد داد.
رمضانی همچنین به وجود اختلافاتی مبنی بر نگاه به مساله تحول در آموزش‌ و پرورش اشاره و عنوان کرد: مادامی که سیاستگذاران و بدنه آموزش و پرورش به فهم مشترکی در مساله تحول نرسند، اقدام در جهت تحول بنیادین، سخت و مشکل خواهد شد. با این حال اما مهم‌ترین و بزرگ‌ترین چالش و ضعف این روزهای آموزش و پرورش، ضعف و بی‌برنامگی معاونت توسعه منابع انسانی آموزش و پرورش است.

تحلیل یک‌ساله عملکرد آموزش و پرورش از زبان وزیر

یوسف نوری، وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم مدعی است که مساله عدالت آموزشی و همچنین تامین شرایط تحصیلات عمومی برای تمام مردم به صورت مساوی ازجمله مهم‌ترین دغدغه‌های دولت سیزدهم بوده است. 
وزیر آموزش و پرورش با اشاره به بخشی از سند تحول آموزش و پرورش گفت: مقرر شده برای ارایه گواهی صلاحیت معلمی، حتما بعد از قبولی در آزمون جامع به معلمان اعطا شود، وگرنه از مزایای رتبه‌بندی بهره‌مند نخواهند شد.در راستای سند تحول، معلمان باید در 6 حوزه از جمله ورزش و نرم‌افزارهای مورد نیاز به سطحی از آمادگی رسیده باشند. نوری ضمن اشاره به موضوع رتبه‌بندی معلمان تاکید کرد: فرآیند ارزیابی رتبه‌بندی برای هر یک از معلمان نباید بیش از یک ماه و نیم به طول بینجامد، یعنی از زمانی که این فرآیند شروع می‌شود تا یک ماه و نیم. وی در پاسخ به این سوال که چرا رسیدگی به امور معلمان دغدغه ملی نمی‌شود، گفت: به دلیل اینکه فرهنگ جامعه را به سمت نمادهای اقتصادی برده‌ایم ولی نمادهای فرهنگی را نمی‌بینیم، آموزش و پرورش هم دیربازده است و توجه کافی به آن نمی‌شود. وزیر آموزش و پرورش ضمن اشاره به میزان شهریه قانونی مدارس غیردولتی خاطرنشان کرد: شهریه مدارس غیردولتی به نسبت هر سطح در تهران و شهرستان‌ها تعیین و در مدارس نصب شده و بیش از آن تخلف است. مردم موارد تخلف را گزارش کنند.از شهریه 3 میلیونی در شهرستان‌ها تا 30 میلیون در تهران وجود دارد که براساس پایه تحصیلی هم هست. وی در ادامه ضمن توضیح در مورد شهریه دریافتی در مدارس استعدادهای درخشان تشریح کرد: مدارس سمپاد براساس قانون، حق ثبتی را موقع ثبت‌نام دریافت می‌کنند که میانگین کشوری آن 3 میلیون تومان است ولی 40درصد افراد، مشمول تخفیف‌های متفاوتی هستند. مردم عقیده دارند نباید برای این‌گونه مدارس پول بدهند در حالی که این مبالغ صرف فعالیت فوق برنامه می‌شود.
نوری در مورد دریافت وجه زمان ثبت‌نام در مدارس دولتی تاکید کرد: توصیه شده مدارس موقع ثبت‌نام پولی را دریافت نکنند، ولی اگر اولیا خواستند کمک به مدرسه داشته باشند، بگیرند البته هیچ کس نباید به خاطر فقر مالی از تحصیل باز بماند چه اینکه در خیلی از روستاها کسی پولی پرداخت نمی‌کند. وی همچنین ضمن انتقاد از اداره مدارس خصوصی تاکید کرد: وقتی مدارس غیرانتفاعی تاسیس شدند اسم‌شان روی‌شان بود، یعنی بدون بهره مادی! مدارس غیردولتی رایگان هم داریم که مثلا وقف هستند یا نهادهایی که مدرسه راه‌اندازی کرده‌اند و سودی نمی‌برند. مدارس خصوصی، مغایر آن نوع تعلیم و تربیتی هستند که به آن عقیده داریم. وزیر آموزش و پرورش در پایان ضمن رد این موضوع که اکثر رتبه‌های برتر کنکور در مدارس غیرانتفاعی تحصیل می‌کرده‌اند، گفت: : حقیقت این است که 75درصد قبولی‌های کنکور، از مدارس دولتی بوده‌اند ضمن اینکه بچه‌های سمپاد یا نمونه دولتی، جزو دانش‌آموزان مدارس غیرانتفاعی نیستند.
وزیر آموزش و پرورش گفت: مهم‌ترین دستاورد این مدت، مردمی‌سازی آموزش و پرورش بود، یعنی اینکه ما زمینه را برای حضور مردم برای همه فرآیندها آماده کنیم، هرچند تحول اصلا تمام شدنی نیست چنان‌که ایجاد عدالت و رتبه‌بندی همچنان ادامه دارد.

آموزش و پرورش پس از کرونا

در همان هفته اول تعطیلی مدارس با همکاری صدا و سیما «مدرسه تلویزیونی ایران» آغاز به کار کرد. فقدان امکان ارتباطات تعاملی میان معلم و دانش‌آموزان در آموزش‌های تلویزیونی مدارس را به بهره‌گیری از شبکه‌های اجتماعی سوق داد، به این ترتیب در جست‌وجوی راهی برای پاسخگویی بهینه به نیاز آموزشی به یک‌باره به فضای جدید و متفاوتی پرتاب شدیم که تا پیش از این پرهیز و تحذیر حداکثری نسبت به آن داشتیم. 
در تکاپو برای پیگیری ماموریت‌های آموزشی و ایجاد زیرساختی امن، آسان با قابلیت سیاستگذاری و مدیریت خدمات آموزشی در شرایط بحران کرونا بود که با همکاری مسوولانه همراه اول «شاد» که مخفف شبکه آموزشی دانش‌آموز است متولد شد و به سرعت گسترش یافت.
 این زیست بوم جدید هر چند با نگرانی‌هایی درباره کیفیت یادگیری، شمول دسترسی، توانایی فنی معلمان و دانش‌آموزان در ارایه و دریافت خدمات آموزشی، کاستی‌های زیرساختی، ناتوانی در تهیه ابزار مناسب و عوارض ناشی از شیوع حضور طولانی‌مدت دانش‌آموزان در محیط اینترنت همراه بود، اما ظرفیت‌های بزرگ و کم‌نظیری را نیز در‌اختیار نظام آموزش و پرورش قرار داد. 
این ظرفیت‌های بزرگ امروز در دسترس متولیان امر آموزش و پرورش است و شایسته است که به نحو مطلوبی مورد بهره‌برداری قرار گیرد. 

شبکه ارتباطی 
شبکه ارتباطی قبلی که حول مدرسه شکل گرفته است این‌ بار می‌تواند با محوریت مدرسه دامنه، سرعت و کیفیت ارتباطی خود را توسعه داده و پیوند سلسله مراتبی و با واسطه را به ارتباطی مستقیم و بی‌واسطه بین معلمان، دانش‌آموزان، خانواده‌ها و ستاد گسترش دهد، امکان نظارت خانواده‌ها بر فرآیند تدریس را فراهم کند و ایفای نقش فعال‌تر اولیای دانش‌آموزان به ویژه نقش مادران را در فرآیند آموزشی و تربیتی ارتقا بخشد. آموزش را به درون خانه‌ها برده، ارتباط ستاد با مدرسه را که به اقتضای فراوانی بسیار زیاد مدارس در سطح محدود و معدودی انجام می‌شود به سطح کل مدارس تعمیم دهد. 

افزایش توانمندی معلمان و دانش‌آموزان 
می‌توان توانایی فعالیت در زیست بوم جدید را در میان دانش‌آموزان، معلمان و مدارس ارتقا بخشید. تولید برنامه‌های آموزشی با استفاده از تدریس بهترین معلمان و بهره‌مندی از ظرفیت‌های فناوری‌های نوین که در این بستر در دسترس است، شتاب بخشید و فعالیت‌های ارزنده‌ای در سال‌های اخیر در تولید برنامه‌های آموزشی در شهرستان‌ها را توسعه داد.

عدالت آموزشی 
 فاصله کیفی خدمات آموزشی و تربیتی در مدارس یک واقعیت است که به‌رغم توسعه کمی فرصت‌های آموزشی، برخورداری دانش‌آموزان از آموزش 
با کیفیت عادلانه توزیع نشده است و دانش‌آموزان در شهرستان‌ها، مناطق و مدارس گوناگون به خدمات متفاوتی از حیث کیفیت دسترسی دارند. رفع این نابرابری هر چند که همواره جزو سیاست‌های وزارت آموزش و پرورش بوده اما واقعیت‌های موجود همچنان نگران‌کننده و تلخ است. برطرف کردن این میزان از نابرابری نیازمند صرف منابع فراوان، ارتقای سطح توانمندی‌های معلمان و رفع بسیاری از محرومیت‌های دیگر است. یکی از قابلیت‌های ممتاز زیست بوم جدید برخوردار کردن دانش‌آموزان مناطق کم برخوردار از بهترین تدریس‌هایی است که توسط توانمند‌ترین معلمان مدارس با کیفیت آموزش داده می‌شود. بدیهی است که نمی‌خواهیم این قابلیت را جایگزین تلاش برای ارتقای کیفیت همه مدارس کنیم اما تا پر شدن این شکاف بزرگ راه‌حل این زیست بوم گام بزرگی در کاستن از فاصله‌ها و تلاشی در مسیر عدالت آموزشی ارزیابی می‌شود.

آموزش ترکیبی با بهره‌گیری از فناوری‌های نو 
در زیست بوم جدید امکان بهره‌مندی از ابزارهای گوناگون کمک آموزشی که به تعمیق یادگیری و افزایش سطح شایستگی‌های دانش‌آموزان کمک می‌کند به مراتب بیشتر، کم هزینه‌تر و سهل‌تر از بهره‌مندی این ابزارها در کلاس حقیقی است. 

بهبود سنجش و ارزشیابی 
ارزشیابی از میزان یادگیری، تحقق اهداف دوره‌های تحصیلی و ارزیابی عملکرد کلی نظام آموزشی در این بستر به مراتب میسرتر و کم‌هزینه‌تر از انجام آن در زیست بوم قبلی است. میزان تعهد هر مجموعه به بهبود وضعیت را باید در میزان تعهدی که نسبت به ارزشیابی و ارزیابی دارد، اندازه‌گیری کرد و طی دهه‌های گذشته همواره این ضرورت مهم و اساسی مورد غفلت قرار گرفته است. با بهره‌گیری از قابلیت‌های جدید مجال گسترده و کم‌هزینه‌ای برای برگزاری آزمون‌های استاندارد یا انجام پژوهش‌های موردی وجود دارد.

بهبود برنامه درسی 
برنامه درسی را نقطه اصلی عزیمت به سمت تحول می‌شناسیم و در زیست بوم جدید بازنگری در شیوه‌های آموزشی و خلق موقعیت‌های یادگیری و همچنین کمک به درک عمیق‌تر مفاهیم درسی با استفاده از فناوری‌های نو میسر‌تر خواهد بود.
بیان امتیازات و ویژگی‌های زیست بوم جدید نیازمند تحقیق و پژوهش‌های مستقلی است و ذکر آن در این نوشته با این هدف انجام می‌شود که توجه اولیای آموزش و پرورش را به این نکته اساسی جلب کنیم که سال ۱۴۰۱ سالی مشابه سال ۱۳۹۷ نیست. همه‌ چیز تغییر کرده است. معلمان و دانش‌آموزان متاثر از سه سال فعالیت در سایه کرونا در نقطه‌ای قرار دارند که کاملا متفاوت با نقطه‌ای است که قبل از کرونا در آن قرار داشتند. نه می‌توان و نه شایسته است که درصدد بازگشت به آن شرایط باشیم. امروز آموزش و پرورش از ظرفیت کم‌نظیر «شاد» برخوردار است که در کشاکش آزمون و خطایی سه ساله به مرحله‌ای از بلوغ خود رسیده است و می‌تواند در خدمت اهداف تعلیم و تربیت قرار گیرد. در همه این موارد تجربیات ارزنده‌ای در سه سال اخیر کسب شده است که می‌تواند مورد بهره‌برداری قرار گیرد.
متولیان امر مسوولیت دارند تا با تهیه برنامه‌های جدید ضمن رفع نگرانی‌ها نسبت به آسیب‌های آموزش مجازی و لزوم بهره‌مندی دانش‌آموزان از آموزش‌های حضوری و کسب تجربه‌های غنی در پیوند‌های اجتماعی در مدرسه به گونه‌ای تدبیر کنند که از همه ظرفیت‌های زیست بوم مجازی حداکثر استفاده بشود.
 این زیست بوم اگر به درستی مدیریت شود در کنار آموزش‌های حضوری و در قالب آموزش‌های ترکیبی می‌تواند با کاهش هزینه‌ها و صرفه‌جویی در زمان، آموزش‌های استاندارد و کیفی را توسعه و نابرابری‌ها را کاهش دهد. در این نگرش می‌توان همه معلمان را به تسهیل‌کنندگان فرآیند یادگیری تبدیل کرد و با محوریت معلمان تراز سطح قابلیت‌های فنی و حرفه‌ای معلمان را نیز بهبود بخشید، سطح آگاهی متولیان امر را از میزان تحقق اهداف دوره‌های تحصیلی و عملکرد کلی نظام آموزشی ارتقا بخشید، مداخلات را هوشمندانه‌تر و نظارت‌ها را هدفمند‌تر کرد، شبکه ارتباطی را به خدمت گرفت، امکان مشارکت موثر‌تر خانواده‌ها را فراهم کرد، تفاوت در سطح توانایی‌های دانش‌آموزان را لحاظ و مجال بیشتری برای پیگیری علایق و رشد استعدادهای متنوع آنان ایجاد کرد.

منبع: روزنامه اعتماد 11 مهر 1401 خورشیدی

مطلب قبلی
مطلب بعدی

ارسال دیدگاه Cancel reply

You must be logged in to post a comment.

دسته بندیهای مطالب
  • اخبار 637
  • اخبار استانها 19
  • اساسنامه - مرامنامه 4
  • اطلاعیه‌های سازمان 3
  • انتخاب سردبیر 423
  • اندیشه 152
  • بیانیه‌ها 33
  • پیشخوان روزنامه ها 1
  • تجربه معلمی 25
  • تشکل ها 9
  • تعلیم و تربیت 11
  • جلسات شورای مرکزی 2
  • دسته‌بندی نشده 267
  • دیدگاه 1003
  • سازمان 22
  • کتاب 10
  • گزارش 325
  • گفتگو 316
  • معرفی اعضای ارکان سازمان 9
  • واحد آموزش 1
  • واحد اجتماعی 1
  • واحد توسعه و تشکیلات 2
  • واحد رسانه وارتباطات 2
  • واحد سیاسی 1
  • یادداشت 234

آخرین مطالب

Mengenal Fungsi dan Manfaat Situs Resmi bphtb-klaten.id

تیر ۲۶, ۱۴۰۴

Mengapa Infokalteng.id Jadi Pilihan Utama Pembaca di Kalimantan Tengah?

تیر ۲۶, ۱۴۰۴

The Evolution of Casino Gaming: From Brick-and-Mortar to Virtual Reality

تیر ۲۶, ۱۴۰۴

Online Casinolar ve Oyun Stratejileri

تیر ۲۶, ۱۴۰۴


سازمان معلمان ایران سازمان معلمان ایران

دسته بندیها

اخبار
اخبار استانها
سازمان
گفتگو
گزارش
یادداشت
دیدگاه
تشکل ها
انتخاب سردبیر
باشگاه معلمان
پیشخوان روزنامه ها

دسترسی ها

وزارت آموزش و پرورش
شورای عالی انقلاب فرهنگی
مجلس شورای اسلامی
پایگاه اطلاع رسانی دولت
انجمن اسلامی معلمان ایران
کانون صنفی معلمان ایران
مجمع فرهنگیان ایران اسلامی

شبکه های اجتماعی

© Copyright 2025. All rights reserved.