مطالب

حمایت سخنگوی سازمان معلمان ایران از بیانیه کانون صنفی معلمان

بیایید روز معلم را نه به یک روز “نمادین” بلکه  به نقطه آغازی برای “همصدایی و اقدام جمعی” تبدیل کنیم

صندوق ذخیره باید تحت مدیریت و نظارت اعضا باشد/نظارت حراستی و امنیتی و اطلاعاتی مغایر با اساسنامه است

راند دوم در رم

راند اول دیپلماسی

  • ورود به سایت
  • عضویت
شنبه خرداد ۲۴, ۱۴۰۴
  • صفحه اصلی
  • اخبار
    • اخبار استانها
  • سازمان
    • واحدهای ده گانه
      • واحد مالی پشتیبانی
      • واحد آموزش
      • واحد اجتماعی
      • واحد پژوهش ونوآوری
      • واحد توسعه و تشکیلات
      • واحد جوانان و دانشجویی
      • واحد حقوقی
      • واحد رسانه وارتباطات
      • واحد طرح وبرنامه
      • واحد سیاسی
    • اساسنامه و مرام‌نامه
    • جلسات شورای مرکزی
    • اطلاعیه‌های سازمان
    • بیانیه‌ها
    • معرفی اعضای ارکان سازمان
    • فرم عضویت در سازمان
  • گفتگو
  • گزارش
  • یادداشت
  • دیدگاه
  • تشکل ها
  • گالری
    • گالری تصاویر
    • گالری فیلم
  • انتخاب سردبیر
  • باشگاه معلمان
  • پیشخوان روزنامه ها
 زنی سیاستمدار، کنشگری مذهبی
گزارش

زنی سیاستمدار، کنشگری مذهبی

آبان ۸, ۱۴۰۰ 297 0نظر
image_pdfimage_print

«اعتماد» به‌مناسبت دومین سالگرد درگذشت اعظم طالقانی از تاثیر او بر آینده سیاست و جامعه ایرانی گزارش می‌دهد

علی شاملو؛ روزنامه‌نگار

دو سال از درگذشت اعظم طالقانی گذشت، در این دو سال بسیاری درباره او و صفات و سجایای اخلاقی‌اش گفتند و نوشتند، اما اعظم طالقانی که بود و چه کرد و آیا به ‌قول مرحوم زنده‌یاد دکتر علی شریعتی، حقیقت را فدای مصلحت کرد!

اعظم طالقانی با زندگی‌اش نشان داد که مصداق تلاقی همزیستی نواندیشی دینی و تجددگرایی و مدرنیسم در دوران معاصر است. همچنین نشان داد که کنش زنانه در مسیر کنش ملی صورت گرفته و نیابتی میان آنها وجود ندارد. اعظم طالقانی در سراسر عمرش علاوه بر اینکه یک سیاستمدار ملی بود، یک فعال حقوق زنان نیز بود. او سیاستمداری جامعه‌محور بود. فعالیت سیاسی و مدنی توامان و درهم‌تنیده، هم حزب داشت و هم کارآفرین اقتصادی بود و فعالیت اقتصادی زنان را در موسسه با وسواس و دقت پیگیری می‌کرد. او زن سیاستمدار در بطن صحنه سیاسی بود و اجازه نمی‌داد کسی او را به حاشیه سیاست براند.
اعظم طالقانی مدافع حقوق زنان -هم در مرزهای ملی و هم فراملی- بود. او هیچ‌گاه نقش پیوستگی و همبستگی خواهری جهانی را نفی نکرده و از همان ابتدای انقلاب در محافل بین‌المللی مربوط به زنان حضور می‌یافت تا ضمن اطلاع از آخرین مسائل مربوط به حوزه زنان، مسائل زنان ایران را نیز از زاویه دید خود، به آنان منتقل کند. به‌ گفته یکی از فعالان حقوق زنان، اعظم طالقانی در اجلاس گوناگون بین‌المللی مربوط به حقوق زنان به‌ صورت مستقل و با هزینه شخصی شرکت می‌کرد. آزادی‌خواهی اعظم طالقانی از بطن اندیشه مذهبی‌اش سرچشمه می‌گرفت و با ملیت، میهن‌پرستی و استقلالش پیوندی اساسی یافته بود.
اعظم طالقانی نه به حرف و سخن مثل بسیاری از سیاسیون، بلکه در عمل یک چهره ملی و مذهبی واقعی بود که هم عاشق مذهب بود و هم عاشق ایران. او نقطه اتصال جریانات سیاسی کشور اعم از دولتی و غیردولتی بود. اعظم طالقانی زمان را در مسائل سیاسی تشخیص می‌داد و به‌ جای پرحرفی و سخن بی‌جا عمل می‌کرد.
اعظم طالقانی به ‌علت تجربه‌های متعددش از مسوولیت‌پذیری افراد، سخت به افراد اعتماد می‌کرد و در نتیجه بسیاری از کارها قائم به شخص خودش بود و سررشته کارها در نهایت به خود ایشان منجر و این مساله مانع از تعمیم کارها و مسوولیت‌ها می‌شد و بعد از درگذشت ایشان به‌ خاطر چهره کاریزماتیکش تمامی امور حزب جامعه زنان انقلاب اسلامی و تعاونی و نشریه و مجتمع نجم یا بسیار به کندی پیش می‌رود یا متوقف شده و جانشینان ایشان نتوانستند امور و مسائل این ارکان و دیگر کارها را پیش ببرند.
به ‌تازگی بنا به کاری با معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، آنجا حضور داشتم. یکی از مدیران وزارت ارشاد از پشتکار و پیگیری مشکلات مردم توسط ایشان می‌گفت و اینکه چقدر ایشان دلش برای کشور و نظام می‌سوخت و عقیده داشت فقدان ایشان را هیچ‌کس نمی‌تواند پر کند؛ حتی اگر از خانواده خود آن زنده‌یاد باشد! زیرا بعد از ایشان در بین فرزندان آیت‌الله طالقانی چهره کاریزماتیک نداریم.
اعظم طالقانی از استقلال رای عجیبی برخوردار بود و با هیچ‌کس و هیچ جریانی بر سر اصول و مواضعش شوخی نداشت و در پایان اعظم طالقانی انسانی متفاوت بود؛ روانش شاد و یادش گرامی!

چهره‌ای کم‌نظیر در جامعه ایرانی

محمدتقی فاضل میبدی

اعظم طالقانی چهره‌ای اسلامی، ملی و انسانی از خود ارایه می‌کرد که در جامعه ما کم‌نظیر بود. او افکار آزاد و مستقل داشت، زنی شجاع، بی‌باک و دلسوز مردم بود و انگیزه اسلامی و انسانی بالایی داشت. چارچوبش را حفظ می‌کرد و همه این موارد به دلیل تربیت مرحوم آیت‌الله طالقانی بود. او روحیه والا و انگیزه قوی داشت و با سن بالا و وضعیت جسمانی که داشت از پا نمی‌نشست. فردی را نمی‌شناسم که مانند او جرات و جسارت در کار داشته باشد.  مطمئنا اگر او در جامعه کنونی بود، وضعیت فعلی را قبول نداشت و همه را موردانتقاد قرار می‌داد. اداره کشور از جنبه‌های مختلف مطمئنا مطلوب او نبود. مسیر او راه مرحوم آیت‌الله طالقانی بود و آرمانی را که پدر بزرگوارش در پیش داشت، ادامه می‌داد و پا پس نمی‌کشید. او به ‌دنبال حقوق برابری زنان و مردان بود و قانون منع حضور زنان در کاندیدای ریاست‌جمهوری را مورد انتقاد قرار می‌داد و درصدد لغو این قانون بود. ثابت کرد در این حق، از منظر شرعی و اسلام منعی برای زنان وجود ندارد و در این مورد بسیار تلاش کرد. به دیدار آیت‌الله منتظری می‌رفت تا این منع را برطرف کند. مجله «هاجر» بسیار تاثیرگذار بود. از نظر مطبوعاتی و سیاسی چهره‌ای شناخته‌شده بود و با وجود مشکلات مالی که وجود داشت، مجله «پیام ابراهیم» را به نحو احسن منتشر می‌کرد. آثار مرحوم آیت‌الله طالقانی را به خوبی دنبال کرد و کتاب‌های بسیار مفیدی نوشت اما از او قدردانی کافی نمی‌شد و مورد حمایت قرار نمی‌گرفت.  اعظم طالقانی به‌ خاطر افکار مستقل و آرمانی که داشت، موفق بود اما در جامعه امروز با مشکلاتی که برای زنان وجود دارد، موفقیت و پیشروی به سختی صورت می‌گیرد.  در مسائل سیاسی معتقد به آزادی بود. مهم‌ترین مساله او ملیت و اسلامیت بود که به ایران خدشه‌ای وارد نشود؛ بزرگ‌ترین دغدغه او استقلال کشور عزیزمان بود.

مقامی اعظم در تاریخ

اصلان شاملو

پیش از آنکه سخنی پیرامون شخصیت و دیدگاه‌های اعظم طالقانی بیان کنم، شرح کوتاهی از وضعیت زنان در سال‌های ۱۳۳٠ تا ۱۳۴۵ بیان می‌کنم؛ مرحوم پدرم کارمند دادگستری در شهرستان ملایر و مورد اعتماد مردم بود و اهالی ملایر و روستاهای دور و نزدیک آن، برای حل مشکل خود نزد پدرم می‌آمدند. در آن میان زنانی که مورد ستم همسران‌شان واقع می‌شدند نیز حضور داشتند که تعدادی از آن ستم‌های روا شده به آنها را عنوان می‌کنم؛ خانمی که دسته‌ای از گیسوانش را که توسط همسرش کنده‌ شده بود، در دست داشت، زنی با بدنی کبود از کتک‌های همسرش و زنی دیگر که همسرمش بدون هیچ اختلافی او را طلاق داده بود! باید اضافه کنم روحانیون آن زمان چندان از حقوق زنان دفاع نمی‌کردند. عده‌ای خاص همانند مرحوم آیت‌الله طالقانی که حین تفسیر قرآن به حقوق زنان اشاره می‌کرد و مرحوم علامه یحیی نوری که آن زمان کتاب «حقوق و حدود زن در اسلام» را تالیف کرد. استاد شهید مطهری نیز مقالاتی در مجله «زن روز» نوشت و بعدها کتاب حقوق زن در اسلام را نیز منتشر کرد.  اعظم طالقانی نیز شخصیتی مبارز و آزادی‌خواه داشت و پیرو حقوق زنان و روشنفکر مذهبی بود. او پیش از انقلاب، زندانی شده بود. بعد از انقلاب به ‌دلیل ظلم به زنان، مدبرانه به میدان آمد. هفته‌نامه «پیام هاجر» را منتشر کرد و از نویسندگان متبحر مقاله دریافت می‌کرد. کانونی به نام جامعه زنان تاسیس کرد که مامن زنان محروم بود و به زنان جامعه آموزش خیاطی داده می‌شد و قسمت‌های مختلفی داشت. در دادسراها از حقوق زنانی که مورد ظلم قرار گرفته بودند، دفاع می‌کرد.  نظرات، تفکرات و اثرات خانم طالقانی به ‌خصوص در مصاحبه‌ها و مقالات باعث شد زنان با حقوق‌شان آشنا شوند و برای تکامل و استقلال و خودسازی خویش به‌پا خیزند. خانم طالقانی برای استقلال حقوق زنان ایستاد و پایداری بسیار انجام داد.  خانم طالقانی برای خانم‌ها و آقایان تفسیر قرآن می‌گفت و اجازه نمی‌داد کسی به اسلام و مسائل اسلامی با دید تحقیر و تمسخر نگاه کند. او با فعالیت‌های خود جلسات تفسیر و انتشار هفته‌نامه «پیام هاجر» که بعدها به مجله «پیام ابراهیم» تبدیل شد، نقش خود را به عنوان زنی متعهد نشان داد که جایگاه مهمی در تاریخ معاصر ما داشت. همچنین یکی از کارهای مهم او گفت‌وگو با بعضی علما و متخصصان اسلامی در راستای کاندیداتوری زنان در انتخابات ریاست‌جمهوری بود. او اعلام کرد که کلمه «رجل» در قانون به معنی «مرد» نیست و زنان نیز می‌توانند رییس‌جمهوری شوند و برای آن زحمت کشید.

احمد زیدآبادی در گفت‌وگو با «اعتماد» از اعظم طالقانی می‌گوید

زنی روشنفکر در سایه مذهب

اعظم طالقانی خواهان برابری حقوق زن و مرد بود با خاستگاهی مذهبی، ممتازترین زنی است که دهه اول انقلاب در جامعه اجتماعی- سیاسی ظهور کرد

نیره خادمی

آن روزهای دهه 60 وقتی احمد زیدآبادی، برای تحصیل از کرمان به تهران آمد، نشریاتی را برای کار و نوشتن نشان کرده بود. «پیام هاجر» یکی از همین نشریات بود که پس از انقلاب زیر نظر اعظم طالقانی منتشر می‌شد و زیدآبادی که آن زمان دانشجوی علوم سیاسی بود و پس از جست‌وجو، سرانجام رشته ارتباط را پیدا کرده بود، با اعظم طالقانی آشنا شد و گاهی هم مطالب طنزی به اسم «مهراوه» و «ترشاله» برای نشریه‌اش می‌نوشت. «اعظم‌خانم» دختر بزرگ آیت‌الله طالقانی است که سابقه مبارزاتی و فعالیتش در حوزه سیاسی، زنان و تاسیس مدرسه به پیش از انقلاب برمی‌گردد. بعدها موسسه خیریه دایر و تشکل‌هایی را ایجاد کرد؛ بارها تا ساختمان وزارت کشور رفت و در انتخابات نام‌نویسی کرد تا تابوها را بشکند و تکلیف عنوان «رجل سیاسی» در قانون مشخص شود ولی هر بار صلاحیتش رد شد! احمد زیدآبادی حالا 2 سال پس از درگذشت اعظم طالقانی درباره‌اش می‌گوید: «با خاستگاهی مذهبی، ممتازترین زنی است که دهه اول انقلاب در جامعه اجتماعی- سیاسی ظهور کرد.» این روزنامه‌نگار برجسته معتقد است که اگر برخی مشکلات نبود، می‌توانست به عنوان چهره‌ای بین‌المللی در جهان اسلام تاثیر زیادی داشته باشد؛ «خواهان برابری حقوق زن و مرد بود که حرف بزرگی در بین معتقدان به باورهای سنتی اسلامی بود و حتی گاهی نزدیک به ارتداد تلقی می‌شد.»

 

تلقی شما به عنوان روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی از جایگاه اعظم طالقانی در تاریخ معاصر ایران چیست؟

پس از انقلاب برخلاف دوران شاه که زنان مذهبی از فعالیت اجتماعی دور بودند یا دوری می‌گزیدند، فعالیت برای آنان مساعد شد و زنان مدرن‌تر سازگار با مظاهر تمدن، محدودیت‌هایی پیدا کردند ولی او با خاستگاهی مذهبی، ممتازترین زنی است که دهه اول انقلاب در جامعه اجتماعی- سیاسی ظهور کرد. رویکرد او برخلاف زنان همکار در مجلس که گرایش مذهبی متعصب داشتند، فعالیت و تشویق همه زنان به فعالیت اجتماعی بود و از محدودیت علیه سایر گرایش‌های فکری و سلیقه‌ای بین زنان دلخور بود. خلاف زنانی بود که معمولا خواهان محدودیت زنان بودند. او نام خود را به عنوان زنی با اعتقادات راسخ دینی که با انحصارطلبی برخی زنان متعصب همراه نشد و سعی کرد مجموعه زنان جامعه را نمایندگی کند و به صحنه بیاورد، ثبت کرد.

همیشه از تاثیر آیت‌الله طالقانی بر اعظم طالقانی گفته می‌شود؛ ولی فارغ از زیست و حضور کنار شخصیتی چون آیت‌الله طالقانی، اعظم طالقانی این جایگاه خود را مدیون چیست؟

بسیاری از علما دختر داشتند ولی اسم یا فعالیتی از آنها دیده نمی‌شود. منتسب کردن تمام فعالیت‌های فرزند به پدر درست نیست. اگر آن فرد استعداد و پشتکار لازم را نداشته باشد، به صرف مشهور یا موثر بودن پدر، نمی‌تواند موقعیت اجتماعی و فکری لازم را کسب کند. اعظم خانم دنبال تحقیق، مطالعه و در تمام زمینه‌ها فعال و خستگی‌ناپذیر بود. از نظر جسمی محدودیت‌هایی داشت ولی میزان فعالیتش به قدری بود که ما جوان‌ها هم نمی‌توانستیم هم پای او حرکت کنیم.

می‌توانیم او را لیدر جریان خاصی بدانیم؟

لیدر یک جریان خاص اجتماعی یا سیاسی، خیر ولی بدون‌ شک در شمار یکی از لیدرهای جریان ملی-مذهبی هست. او تنها زنی بود که در مجلس اول هم پای چهره‌های ملی-مذهبی، روشنگری و سخنرانی کرد. مجله داشت و به‌ دنبال ایجاد نهادی مدنی بود. فعالیتی چندجانبه را برای خود تعریف کرده و به‌طور نسبی موفق بود. از این جهت به عنوان یکی از چهره‌های شاخص این جریان مطرح شد و بسیاری زنان اصلاح‌طلب متاثر از او بودند و کسانی که بعدها به عنوان اصلاح‌طلب مطرح شدند، با او ارتباط خوبی برقرار کردند.

فعالیت مطبوعاتی اعظم طالقانی چه تاثیری بر جریان رسانه‌ای کشور داشت؟

«پیام هاجر» در فضای بسیار محدود مطبوعاتی که بیشتر مطبوعات دولتی فعال بودند، منتشر می‌شد و سخنگوی کسانی بود که متفاوت از جریان حاکم صحبت می‌کردند. کسانی مثل دکتر جعفری، اشکوری و مهندس سحابی در آن مطلب می‌نوشتند و از اندیشه‌های شریعتی، طالقانی، مصدق یا بازرگان دفاع می‌کردند. نشریه در آن دوره منحصربه‌فرد بود ولی به دلیل محدودیت شرایط امکان توزیع گسترده نداشت ولی کسانی که خواهان خواندن مطالبی خارج از چارچوب رسمی بودند، این نشریه را که تنها نشریه موثر در خارج از فضای حکومتی بود، پیدا می‌کردند. «پیام هاجر» در حوزه نقد نقطه قوت بیشتری نسبت به بحث‌های افشاگری داشت.

خاطره‌ای هم از آن زمان یادتان است؟

گاهی برای این نشریه مطلب طنز می‌نوشتم. آن زمان برخوردهای بسیار بدی درباره حجاب زنان صورت می‌گرفت؛ بنابراین مطلب تندی با امضای «ترشاله» در این باره نوشتم. گویا نیروی انتظامی به ‌دنبال نویسنده مطلب بود و خانم طالقانی را برای معرفی «ترشاله» تحت ‌فشار گذاشته بودند. سوار ماشین او که می‌شدم؛ پشت پیکانش -به واسطه امور خیری که انجام می‌داد- همیشه پر از مانتو یا دبه‌های ترشی بود، من هم او را به شوخی اذیت می‌کردم. در پاسخ شوخی می‌گفت: «بذار به نیروی انتظامی بگم که «ترشاله» کیه؟! بیان تو رو بگیرن از دستت راحت بشیم!» آن زمان درکی از اینکه اگر من را معرفی کند، چه می‌شود، نداشتم. بعدها که زندان رفتم، فهمیدم اگر دهه 60 به زندان می‌افتادم، چقدر می‌توانست رنج‌آور باشد.

خانم طالقانی با گفتار و رفتار خود چهره‌‌ای خاص از زن ایرانی و معتقد را ترسیم کرد؛ این تعریف تا چه میزان مطابق با نیازهای امروز ایران است؟

او از خاستگاه مذهبی با نگاهی روشنگرانه به متون دینی رجوع می‌کرد. خواهان برابری حقوق زن و مرد بود که حرف بزرگی در بین معتقدان به باورهای سنتی اسلامی بود و حتی گاهی نزدیک به ارتداد تلقی می‌شد. او در شکستن این نوع موانع برای ظهور و بروز زن مسلمان در جامعه ایرانی نقش پیشتازی داشت؛ چون به‌ دلیل آقازدگی حاشیه کوچک امنیتی را هم درباره‌اش رعایت می‌شد. صراحت نقد برخی برداشت‌ها از آیات قرآن درباره حقوق زن و مرد را داشت و پروایی هم نداشت ولی الان فضای ایران نامتوازن شده و جامعه به‌دلیل سوءاستفاده قدرت سیاسی از میراث تاریخی، هویت ایرانی، متون مذهبی و قرائت‌های دینی نسبت به هر چیزی که بویی از چنین تفکراتی بدهد، واکنش پیدا کرده است اما معتقدم بعد از سلسه تحولات سیاسی و با گذشت زمان اوضاع به سمت طبیعی‌تر پیش می‌رود و زنانی چون او ظهور دوباره‌ای پیدا خواهند کرد.

اعظم طالقانی همتراز کدام یک از زنان مطرح جهان است؟

کسانی مانند بوتو، گاندی یا سوچی در جهان شهرت بین‌المللی پیدا کرده‌اند ولی شهرت خانم طالقانی از مرزها بیرون نرفت و نمی‌توان آنها را مقایسه کرد.

این زنان موثر در جامعه خود، بعد از مدتی در جهان شناخته شدند ولی چرا زنی جسور که به قول شما بحث‌هایی را طرح کرده که از نظر برخی حکم ارتداد داشته، نمی‌تواند آنقدری که باید، از مرزها عبور کند و جهانی شود؟

او البته با مراکز بین‌المللی ارتباط و همکاری داشت ولی برخی محدودیت‌ها مانع قرار گرفتنش در آن سطح شد. زنان دیگر معمولا در کشور خود مقام رسمی بودند یا به عنوان حزب آزاد با حاکمیت خود درگیر بودند، زندان رفته و شهرت جهانی یافته بودند ولی تعامل طالقانی با حکومت، نه در حدی بود که بخشی از آن باشد و نه در حدی از خصومت پیش می‌رفت که به زندان منجر شود. قبل از انقلاب هم به زندان رفت؛ زمانی که بسیاری از زنان گروه‌های مختلف به زندان می‌رفتند و انگیزه‌ها هم مخالفت با رژیم شاه بود ولی زندان رفتن بعد از انقلاب به ‌دلیل اعتقادات برابری‌خواهانه حقوق زن و مرد می‌توانست باعث شهرت جهانی شود. نوع پوشش انتخابی هم برای نادیده گرفتن شدن بی‌اثر نبود؛ بسیاری حجاب را تحمیلی می‌دانستند ولی خانم طالقانی آن را اختیاری می‌دانست، خود آن را انتخاب کرده بود. اگرچه علاقه‌مند به تحمیل به کسی نبود ولی دیگران صرف اینکه حجاب داشت آن را سمبل یک نوع تحمیل می‌دانستند. اواخر هم که فضا برای فعالیت او بازتر شده بود، ویلچرنشینی امکان تحرک را کم می‌کرد. اگر این مشکلات نبود، به عنوان چهره‌ای بین‌المللی در جهان اسلام تاثیر زیادی داشت. زنان سکولاری که از حق تساوی زن و مرد دفاع می‌کنند، بسیارند؛ به همین دلیل از طرف نیروهای بسته مذهبی جدی گرفته نمی‌شوند، حتی شاید حرف‌های‌شان تکراری باشد ولی یک فرد برآمده از متن سنت که مخاطبش، زنان مسلمانی هستند که بسیاری از آنها به محدودیت‌ فهم‌های سنتی تن داده‌اند و حتی برخی حقوق خود را به اختیار خود واگذار کردند، می‌توانست طنین بسیاری ایجاد کند و جریانی از میانه‌روی فکر دینی را در گستره‌ای از جهان اسلام بارور کند.

منبع:روزنامه اعتماد 8 آبان 1400 خورشیدی

مطلب قبلی
مطلب بعدی

ارسال دیدگاه Cancel reply

You must be logged in to post a comment.

دسته بندیهای مطالب
  • اخبار 637
  • اخبار استانها 19
  • اساسنامه - مرامنامه 4
  • اطلاعیه‌های سازمان 3
  • انتخاب سردبیر 423
  • اندیشه 152
  • بیانیه‌ها 33
  • پیشخوان روزنامه ها 1
  • تجربه معلمی 25
  • تشکل ها 9
  • تعلیم و تربیت 11
  • جلسات شورای مرکزی 2
  • دسته‌بندی نشده 100
  • دیدگاه 1003
  • سازمان 22
  • کتاب 10
  • گزارش 325
  • گفتگو 316
  • معرفی اعضای ارکان سازمان 9
  • واحد آموزش 1
  • واحد اجتماعی 1
  • واحد توسعه و تشکیلات 2
  • واحد رسانه وارتباطات 2
  • واحد سیاسی 1
  • یادداشت 234

آخرین مطالب

Deretan Dewa dan Entitas yang Dikaitkan Pada Bencana Alam

خرداد ۲۴, ۱۴۰۴

Medusa Perempuan dengan Rambut Ular

خرداد ۲۴, ۱۴۰۴

Asal Usul Dewa Ares

خرداد ۲۴, ۱۴۰۴

Batara Guru Raja Tiga Dunia

خرداد ۲۴, ۱۴۰۴


سازمان معلمان ایران سازمان معلمان ایران

دسته بندیها

اخبار
اخبار استانها
سازمان
گفتگو
گزارش
یادداشت
دیدگاه
تشکل ها
انتخاب سردبیر
باشگاه معلمان
پیشخوان روزنامه ها

دسترسی ها

وزارت آموزش و پرورش
شورای عالی انقلاب فرهنگی
مجلس شورای اسلامی
پایگاه اطلاع رسانی دولت
انجمن اسلامی معلمان ایران
کانون صنفی معلمان ایران
مجمع فرهنگیان ایران اسلامی

شبکه های اجتماعی

© Copyright 2025. All rights reserved.