محمدرضا نيكنژاد
لايحه بودجه سال 95 در حالي در مجلس بررسي ميشود كه بودجه سامانه آموزشي با بيش از 28 هزار ميليارد تومان، قرار است ميراثدار كسر بودجه ساليان گذشته باشد. اكنون كه ماه نخست سال 95 را نيز به پايان ميبريم هنوز حقالتدريس معلمان در سال 95- 94، حقالزحمه امتحانهاي نهايي، پاداش پايان خدمت بازنشستگان از دو سال پيش تاكنون و… پرداخت نشدهاند. با همه تلاشهاي دستاندركاران آموزشي كشور براي بازتاب تلاشهايشان در افزايش دستمزدها، فرهنگيان از ميزان افزايشها راضي نيستند و 12 درصد رشد حقوقها نميتواند گرهاي از دشواريهاي مالي فرهنگيان باز كند و… اما اين يادداشت ميخواهد از زاويهاي ديگر به بودجه 95 بپردازد.
12 درصد بودجه آموزشي- به روايت مركز پژوهشهاي مجلس- چيزي نزديك به سه و نيم هزار ميليارد تومان خواهد شد كه بايد صرف ديگر بخشهاي آموزش مانند كيفيت بخشي آموزشي براي 13 ميليون دانشآموز، 105 هزار مدرسه كه بيش از يك سوم آنها فرسودهاند و در كل با هدفهاي نوين آموزشي بسيار فاصله دارند، نزديك 30 هزار مدرسههاي روستايي كه يا كپري و كانكسياند يا در خور آموزش نونهالان كشور نيستند، وضع ناگوار مدرسههاي شبانهروزي و بودجههاي قطرهچكاني آنها، شرايط نابسامان و خطر خيزِ آمد و شد دانشآموزان روستايي، دانشگاه فرهنگيان و بودجه ناچيزش و هزاران گرفتاري ديگر پيامد بيتوجهي به بودجه سالانه آموزش است. گرچه در بودجه سال 95 رديفهاي بودجهاي تازهاي گنجانده شده و بيگمان اميدواركننده است. براي نمونه براي نخستينبار رديف جداگانهاي براي سرانه دانشآموزي تعيين شده است اما و همچنان با ابهامهايي همراه است! اين رديف 150 ميليارد تومان است. با تقسيم 150 ميليارد بر شمار دانشآموزان، به عدد 11539 تومان ميرسيم. براي يك مدرسه 200 دانشآموزه در يك سال، نزديك دو ميليون و 300 هزار تومان ميشود! در يك مدرسه تنها هزينه راهاندازي شوفاژ، 25 ميليون تومان خواهد شد! يا تنها در يك سال هزينههاي جاري مانند پول آب و برق و… نيازهاي بهداشتي و سلامت دانشآموزان نزديك به ده ميليون تومان و… اين جدا از هزينههاي تعمير و نگهداري و هزينههاي ناخواسته ديگر است. از اين بدتر شما فكر كنيد اگر اين سرانه به يك مدرسه روستايي پنجنفره برسد با آن در سال چه كار ميشود كرد؟ و اين بودجه باز هم دست مديران را براي فشار به خانوادهها براي دريافت كمكهاي دلبخواهانه زوركي! باز ميكند و باز هم شاهد چيرگي بيشتر نگاه كالايي به آموزش خواهيم بود. نمونههاي اينچنيني در بودجه فراوان است مثلا بودجه سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس به 822 ميليارد تومان رسيد، آن هم با گستردگي مدرسههاي فرسوده! و…
در كل بودجه آموزشي كشور در سال 95 نميتواند گرهاي از بيشمار دشواريهاي سامانه آموزشي باز كند و در بر پاشنه پيشين خواهد چرخيد! اميد است– هرچند اندك- كه نمايندگان مجلس در پايان عمر اين دوره بتوانند يادگار خوبي از خود برجا گذاشته و بودجه آموزشي را تا سقف توانايي خود بالا ببرند.